جمع دژخیم یعنی آنهاییکه کارشان کشتن محکومان به اعدام است، جلاد. دژخیم قابل توصیف نیست فقط دژ یکی دو مفهوم ویژه دارد. (مجاز): بسیار بیرحم و ستمگر. شکنجهگر. بدخو، بدنهاد.
جملاتی از کاربرد کلمه دژخیمان
چون ایتالیا زیر نفوذ اسپانیا قرار گرفت، گوئی چشمه ادبیات و دانش ایتالیا خشکید زیرا محاکم تفتیش عقاید هر عالم و ادیبی را در مظان تهمت میبافت از دم شمشیر خونخوار و بیرحم خود میگذرانید و مدتها ایتالیا از داشتن شاعر و نویسنده دانشمند محروم بود تا اینکه رفته رفته دژخیمان آئین مسیح رو به ضعف نهادند و از نفوذ اسپانیا در ایتالیا کاسته شد.
همچو مریخ از هلال تیغ دژخیمان شاه خصم جوزن را به میزان شکل جوزا ساختند
ز فراشان قرمزپوش و دژخیمان بدهیبت چماق شاطر و چوب قرقچی در بیابانش
چو این بگفت ز پی در شدند دژخیمان کشان کشان بربودندشان ز پیش اندر