دوسیه

معنی کلمه دوسیه در لغت نامه دهخدا

دوسیه. [ دُ ی ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) دُسیه. پرونده. ( لغات فرهنگستان ). کارنما. دیوان. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه دوسیه در فرهنگ معین

(دُ س یِ ) [ فر. ] (اِ. ) پرونده .

معنی کلمه دوسیه در فرهنگ عمید

= پرونده

معنی کلمه دوسیه در فرهنگ فارسی

پرونده
پرونده

معنی کلمه دوسیه در ویکی واژه

پرونده.

جملاتی از کاربرد کلمه دوسیه

خواندن دوسیه‌، دیدن اخبار عرض کردن به شه نتیجهٔ کار
هی تپاندم دوسیه لایِ شُمیز هی پاراف هِشتَم و امضا کردم
فخر رهی بدان دوسیه چشمکان تست کامد پدید زیر نقاب از بَرِد و خد
هر آن که دوسیه خدمتش بود در پشت به نام سابقه، دارای پست عالی شد!
دوسیه کردم و کارتُن تِرتِه بسکه نُت دادم و آنکِت کردم
استرابو در فاصلهٔ سال‌های ۶۳ قبل از میلاد تا ۱۹ پس از میلاد زندگی می‌کرده‌است. استرابو نیز مانند همهٔ مورخان یونانی بخش عمده‌ای از آگاهی‌های خود را از هرودوت اقتباس کرده‌است. استرابو آیین و مراسمی را که برگزار آن‌ها را در کاپادوسیه خود به چشم دیده‌است به شرح زیر در رسالهٔ جغرافیا بیان می‌کند
نیست در دست مرا غیر زِرو هر بده کارتُن و بستان دوسیه