دوازده رخ

معنی کلمه دوازده رخ در فرهنگ فارسی

جنگی بین ایرانیان و تورانیان که در اثنای آن پیران ویسه کشته گشت ( داستان ).

معنی کلمه دوازده رخ در ویکی واژه

دوازده‌ٰخ
~ معروف به جنگ دوازده‌رخ، یعنی دوازده چهره یا دوازده نفر که باید با دوازده نفر دیگر پیکار کنند. این ابتکاری بود که گودرز فرمانده سپاه ایران و پیران فرمانده سپاه ترکان برای جلوگیری از تلفات بیشتر اتخاذ کردند اما همه دوازده جنگجوی ترک توسط دوازده جنگجوی ایرانی کشته شدند. سپهدار ترکان بر آراست کار ..... ز لشکر گزید آن زمان ده سوار

جملاتی از کاربرد کلمه دوازده رخ

قلب دوازده رخ ابراج بر درید روئین تن سنان تو در هفتخوان چرخ
داشت هر یک دوازده رخنه چون ز دست و عصای موسی، نیل
اَخواست (اَخواشت) پهلوانی تورانی در شاهنامه است که هماورد زنگه شاوران در جنگ دوازده رخ شد و زنگه او را کشت.
آسمان با بروج او به درست هفت خوان و دوازده رخ توست
منسوخ کرد قصه ی یک روزه رزم تو جنگ دوازده رخ و ناموس هفت خوان
گر کیان را به طالع فرخ هفت خوان بود با دوازده رخ