دمده

معنی کلمه دمده در لغت نامه دهخدا

دمده. [ دِ م ُ دِ ] ( فرانسوی ، ص ) کلمه مأخوذ از فرانسه به معنی متروک و ازمدافتاده و با فعل شدن به کار رود: کلاه گذاشتن دمده شده است. ( از یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه دمده در فرهنگ معین

(دِ مُ دِ ) [ فر. ] (ص . ) از مد افتاده .

معنی کلمه دمده در فرهنگ عمید

ازمدافتاده، برافتاده.

معنی کلمه دمده در فرهنگ فارسی

ازمدافتاده، برافتاده، آنچه که ازمدوسلیقه افتد
( صفت ) آنچه که از مد افتاده و باب روز نیست از مد افتاده توضیح : پرهیز کردن از استعمال این کلمه بیگانه اولی است .

معنی کلمه دمده در ویکی واژه

از مد افتاده.

جملاتی از کاربرد کلمه دمده

گرچه میری پیر باشد یا سیاه زنگرش بیندمده درخانه راه
اینره چو منتهی شد و ناگه اجل رسید هر بنده دمده باز کند بر لقای شاه
ترسش از اعراض وخشم خودمده گر گناهی کرده پا بر آن بنه