دفتر ثبت
معنی کلمه دفتر ثبت در ویکی واژه
schedario
جملاتی از کاربرد کلمه دفتر ثبت
بهرام اردبیلی، با نام پیشین طاهر علفی اردبیلی، در روز ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۲۱ در اردبیل زاده شد. او در سن چهارده سالگی به تهران رفت و در دفتر ثبت و اسناد رسمی مشغول به کار شد. در این زمان بهرام اردبیلی بیسواد بود اما شمایل کتابهایی که در قفسههای این دفتر اسناد رسمی میدید، مجذوبش کرده بودند. آنها را برمیداشت و ورق میزد بیآنکه توان خواندن این اوراق را داشته باشد. بهرام برای این که بتواند همین کتابها را بخواند، به خود زبان فارسی آموخت. به مرور به خواندن اشعار شاعران پارسیگوی نشست و هرچند به گفتهی خود، بسیاری از این اشعار را نمیفهمید اما ذهن شاعرش داشت از این متون کلمه میچید.
آوردهاند که پادشاهى در ملک روم بود و غلامى داشت بسیار زیرک و دانا، آن پادشاه روزى خواست که آن غلام را سرمایهاى داده بجانب هندوستان روانه نماید تا جهت او متاعى چند خریدارى کند. پس وزیر را طلبید و گفت: مبلغ دوازده هزار زر تحویل این غلام کن و در دفتر ثبت نماى تا رفته قدرى اقمشهى هندى خرید نماید و بیاورد، چون وزیر حسب الامر پادشاه زر را تحویل غلام نمود، در دفتر باین مضمون ثبت نمود: از سر کار پادشاه سفیه و نادان مبلغ دوازده هزار زر تحویل فلان غلام دانشمند گردید و بفلان تاریخ روانهى هند گشت که بجهت سر کار متاع خریدارى نماید. روز دیگر قبض تحویل را با دفتر برداشته نزد پادشاه برد که تا پادشاه قبض را ببیند و برات بدهد، چون قبض و ثبت بنظر پادشاه رسید پادشاه ملاحظه نمود و در حال وزیر را طلبید و گفت: اى وزیر! از من چه سفاهت و بیعقلى بتو ظاهر شده که مرا در دفتر سفیه و نادان نوشتهیى؟!. وزیر گفت: اى پادشاه! غلام هندى و زر خرید را که دوازده هزار زر بدهى و روانهى هند نمائى، سفاهت از این بیشتر میشود؟. پادشاه گفت: بچه دلیل؟. وزیر گفت: بدلیل آنکه غلام سیاه هندى زر خرید که باین سرمایهى بزرگ معاودت بهند نماید، بچه عقل دیگر بار بازگشت باینجا خواهد نمود که محکوم بحکم و بندهى فرمان شما باشد البته عیب میداند و نقص عقل شمرد که برگردد زیرا که بدون تعب و رنج این سرمایه را مالک شده و مىتواند در مملکت خود باین مبلغ فرما نفرما باشد و در نهایت خوشوقتى گذران نماید. پادشاه گفت: گمان نمیرود. لابد خواهد آمد. وزیر گفت: اگر معاودت نمود و باز آمد باید آنچه را نسبت بپادشاه ثبت شده حک نمود و بجاى آن غلام را سفیه نوشت!. خلاصه آنچه وزیر گفت پادشاه نشنید و غلام را روانه ساخت و غلام چون بوطن خود رسید همانجا ساکن و مقیم گردید و بعیش و عشرت مشغول گشت و بازگشت ننمود. چون خبر بپادشاه رسید وزیر را طلبید و بسیار تحسین بر رأى و دانش او نمود و بخلع فاخره مخلع گردانید و او را ملقب بنیکو رأى نموده صاحب الفکر خطاب فرمود. اى موش! در خاطر دارى که میگفتى اگر گرسنهیى خود را بکو کنار خانه برسان شاید که کو کنارى دریابى و لقمهیى بربائى؟، حال دردسر بیش از این مایهى سفاهت و نادانى باشد، پس اگر من بعد از این با تو مهربانى کنم البته نادان و سفیه باشم. گربه این را گفت و ناگاه موش را بکشت و بخورد و روانهى منزل خود گردید.
بیشتر کارهای او در دفتر ثبت اختراعات مربوط به انتقال سیگنالهای الکتریکی و هماهنگسازی الکتریکی و مکانیکی زمان بود. این دو موضوع فنی، بهوضوح در آزمایشهای فکری او حضور داشتند و در رسیدن اینشتین به ایدههای انقلابی او دربارهٔ ماهیت نور و ارتباط بنیادین فضا و زمان نقش داشتند.: 377
در زمان امپراتوری سیکها، این مقبره توسط خارک سینگ اشغال شد، و بعدها با تبدیل آن به محل اقامت همسر ژنرال ژان باپتیست ونتورا، که در ارتش رانجیت سینگ استخدام شده بود، بیشتر مورد هتک حرمت قرار گرفت. این مقبره سپس در زمان راج بریتانیا در سال ۱۸۴۷ میلادی به دفتر روحانیون تبدیل شد. در سال ۱۸۵۱ به کلیسای سنت جیمز انگلیسی اهدا گردید و بعداً به عنوان کلیسای جامع پروتستان لاهور در نظر گرفته شد. در سال ۱۸۹۱، نهاد کلیسای جامع به مکان دیگری منتقل شد و مقبره به عنوان دفتر ثبت اسناد پنجاب تغییر کاربری داد.
خانه مشروطه اردبیل خانه قاجاری اسماعیل بیگ متعلق به مرحوم اسماعیل بیگ شیروانی کاردار فرهنگی سفیر روس در اردبیل و تاجر اهل اردبیل در جریان قحطی سال ۱۳۲۷ هجری قمری که با محاصره این خانه توسط قشون روس که مأمن مردم بودهاست توسط حاج باباخان اردبیلی سیاستمدار و همرزم ستارخان سردار ایرانی در دوره جنبش مشروطه آزاد شدهاست در همایش ملی ثبت میراث فرهنگی کشور در بندر ماهشهر در آذرماه ۱۳۹۸ با موافقت کارشناسان دفتر ثبت آثار تاریخی ایران در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
برنامه رسمی دادگاه دفتر ثبت دعاوی حقوقی نام دارد.
فکندم دور، ضعف و خستگی را به دفتر ثبت کردم جملگی را
اردوگاه مار الیاس (عربی: مار الياس) اردوگاه «مار الیاس» کوچکترین اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان؛ با مساحت ۵ کیلومتر مربع است که در آن ۳۳۰خانواده نزدیک به ۱۶۵۰ نفر در آن زندگی میکنند ولی تعداد فلسطینیان ثبت نام شده در اردوگاه در دفتر ثبت «اونروا» به حدود ۶۰۰ نفر میرسد. این اردوگاه در سال ۱۹۵۲ توسط «دیر مار الیاس» با هدف پناه دادن پناهندگان فلسطینی در «الجلیل» در شمال فلسطین تأسیس شد. اغلب ساکنان این اردوگاه مسیحی هستند.
بعد از دوران تحصیلی جکسون در دفتر ثبت اختراعات به عنوان منشی در لندن مشغول شد و شغلی برای هوسمن پیدا کرد.