دغلباز. [ دَ غ َ ] ( نف مرکب ) حیله باز و مکار ودغاباز. ( ناظم الاطباء ). مقابل راست باز : زآنکه این مشتی سیه کار دغلباز دنی همچو بید پوده می ریزند در تحت التراب.عطار.هو نقی الظرف یعنی امین راست باز است نه خائن دغل باز. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه دغلباز در فرهنگ فارسی
حیله باز و مکار .
جملاتی از کاربرد کلمه دغلباز
یا تنآسانیِ کاهل که بُوَد دشمنِ کار یا دغلبازی گربز که بُوَد مایهٔ شر
از آن بدقماران کجباز گفت دغلبازی گمرهان باز گفت
دغلباز اوباش را مات کرد مساجد ز شومی خرابات کرد
دگر بارش پری در داد آواز که لعنت وقف بادا بر دغلباز !
حریفان دغلباز و ره پیچ پیچ مبادا که فرصت ببازی به هیچ
گذشت از راستی و شد دغلباز که خود را زاغ دید و رام شهباز