دست نویس

معنی کلمه دست نویس در لغت نامه دهخدا

دست نویس. [ دَ ن ِ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) نویسیده با دست. نوشته شده با دست. مخطوط. خطی.

معنی کلمه دست نویس در فرهنگ معین

( ~. نِ ) (ص مر. ) نسخه ای از یک اثر که نویسنده با دست نوشته است .

معنی کلمه دست نویس در ویکی واژه

نسخه‌ای از یک اثر که نویسنده با دست نوشته‌

جملاتی از کاربرد کلمه دست نویس

وراق با تاریخ‌نگاری رویدادهای نخستین اسلام به شهرت جهانی رسید و کتاب‌هایی را در این زمینه به چاپ رسانده که ایده‌های رایج در مورد این دوره را به چالش می‌کشد. علت استفاده او از نام مستعار ابن وراق (به معنی پسر کاغذساز) نگرانی او از امنیت شخصی بوده‌است. به گفته وراق «من می‌ترسیدم سلمان رشدی دوم شوم.» نام ابن وراق به صورت تاریخی به دست نویسندگان گوناگونی در طول تاریخ اسلام به عنوان نامی جهت مخالفت با باور عام استفاده شده‌است. این نام به پژوهش‌گر شکاک سده ۹ به نام محمد الوراق برمی‌گردد. ابن وراق این نام را در سال ۱۹۹۵ زمانی که کتاب چرا مسلمان نیستم را نوشت برگزید.
موسی گفت: یارب! آنهاکه اهل گنج بودند، میشناختند و میدانستند و ماهی، دریا را چون نداند؟ و دیدۀ روشن آفتاب را چون نداند؟ و طوطی ربانی، شکرستان بی نهایت را چون نشناسد؟ بلبل آسمانی،گلستان «خلق الورد الاحمر من عرقی» را چون نداند؟ و بر رخسارگل خوشعذار، بلبل چون سرمست و بیخود نشود؟ و از آن مستی، نطقش چون به جوش نیاید و بیخود، هزار و یک نوای گوناگون نسراید، بر هزار و یک پرده که این پرده به آن نماند؟ ای بلبل عشق ابدی! این هزار پرده و یک پرده ازکدام مغنی آموختی؟ ازکدام مطرب تعلیمکردی؟ بلبل میگوید: از آن مادرکه من زاییدم، همه دانا و اوستاد زایند. علم مادرزاد دارند. عقل مادرزاد دارند. من از نر و مادۀ بشریت نزاییده‌ام؛ به حقیقت از مادر عشق گل زاییده‌ام. عشق من مادرزاد و عقل من مادرزاد. من اُمیَم، اُمی را دو معنی باشد: یکی آنکه نانویسنده بود و ناخواننده و اغلب، از امی این فهم میکنند اما به نزد محققان، امی آن باشدکه آنچه دیگران به قلم و دست نویسند، او بی قلم و دست بنویسد و آنچه دیگران از بوده وگذشته حکایت کنند او از غیب و آینده و نابودو ناآمده حکایت کند.
هرودوت از منابع پارسی به عنوان ماخذ اطلاعات تاریخی خود یاد می‌کند. اما نباید تصوری کرد مطالبی که هرودوت دربارهٔ زندگی کوروش (به عنوان یکی از چهار روایت رایج) نقل می‌کند، به دست نویسنده‌ای پارسی نوشته شده‌است، بلکه بیشتر احتمال دارد، هرودوت اطلاعاتش ار از طریق داستان‌های رایج در میان مردم کسب کرده باشد. داستان‌هایی که توسط افرادی (احتمالاً همان قوال‌های حرفهای) نقل و روایت می شده‌است و این افراد افزون بر تکیه بر شنیده‌ها، خاطرات شخصی و آشنایی با حماسه ایرانی به اسناد و نوشته‌های شاهی و مطالبی که در بایگانی شاهی نگهداری می شده، نیز دسترسی داشته‌اند.
ببرد دست نویسنده را نکوئی من چو این قصیدۀ غرّا نوشت در دیوان
هرودوت از منابع پارسی به عنوان مآخذ اطلاعات تاریخی خود یاد می‌کند. اما نباید تصوری کرد مطالبی که هرودوت دربارهٔ زندگی کوروش (به عنوان یکی از چهار روایت رایج) نقل می‌کند، به دست نویسنده‌ای پارسی نوشته شده‌است، بلکه بیشتر احتمال دارد، هرودوت اطلاعاتش ار از طریق داستان‌های رایج در میان مردم کسب کرده باشد. داستان‌هایی که توسط افرادی (احتمالا همان قوال‌های حرفهای) نقل و روایت می‌شده‌است و این افراد افزون بر تکیه بر شنیده‌ها، خاطرات شخصی و آشنایی با حماسه ایرانی به اسناد و نوشته‌های شاهی و مطالبی که در بایگانی شاهی نگهداری می‌شده، نیز دسترسی داشته‌اند.
سرای قراطوس پُر گنج دید که دست نویسنده بر رنج دید
چو دست نویسنده نامه نوشت به دستور فرمود تا برنشست
در سال ۱۳۸۰ در مقام عضویت در هیئت بازخوانی متون جشنواره تئاتر فجر مشکل تئاتر را «بازنبودن دست نویسنده برای نوشتن»، «نداشتن یک تعریف روشن از ممیزی» و «دولتی بودن تئاتر» دانست.