دریابندر

معنی کلمه دریابندر در فرهنگستان زبان و ادب

{seaport} [حمل ونقل دریایی] پایانه و منطقه ای در کنار دریا برای تخلیه و بارگیری کشتی ها و جابه جایی مسافر

جملاتی از کاربرد کلمه دریابندر

ما قصد داشتیم در تئاتر شهر برنامه پیوسته‌ای را پیش ببریم و به‌طور مرتب آثار مهم نمایشی ادبیات دراماتیک جهان را اجرا کنیم. برای اولین کار باغ آلبالو را انتخاب کردیم. بزرگ علوی این اثر آنتون چخوف را به فارسی ترجمه کرده بود، اما انتشار و اجرای این اثر ممنوع بود. به همین خاطر ما از ترجمه سیمین دانشور استفاده کردیم، البته تلاش کردیم که آن را با بهره‌گیری از ترجمهٔ نجف دریابندری برای اجرا تکمیل کنیم. قبلاً کارهای کوچکی از چخوف روی صحنه رفته بود، اما این اولین بار بود که یکی از کارهای بلند چخوف به‌طور کامل در ایران روی صحنه رفت.
این کتاب با عنوان «تاریخ سینما» به وسیلهٔ «نجف دریابندری» ترجمه و برای نخستین‌بار در سال ۱۳۴۰، در قطع بزرگ، توسط انتشارات امیرکبیر، منتشر شد.
مشهورترین رمان دکتروف، رگتایم نام دارد که توسط نجف دریابندری به فارسی ترجمه شده‌است. در ایران دکتروف را با این رمان و نیز با مقدمه‌ای که بر یکی از آثار رضا براهنی نوشت می‌شناسند.
در ۱۳۵۶، سیدنا همچنین بعنوان روزنامه نگار در نشریه پیک روز که نشریه داخلی سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران بود، فعالیت نمود. از جمله فعالیتهای خبرنگاری او در این نشریه می توان به مصاحبه او با نجف دریابندری و حبیب الله روشن زاده اشاره کرد .
همچنین حسن فیاد نویسنده و فیلم‌ساز مقیم آمریکا با ابراهیم گلستان گفتگوهای مفصلی داشت که در سال ۱۳۹۴ در قالب کتابی با عنوان از روزگار رفته: چهره به چهره با ابراهیم گلستان در ایران و توسط نشر ثالث منتشر شد. او در این گفتگوها نیز داوری‌هایی دربارهٔ کسانی مانند خانلری، شاملو، و دریابندری دارد.