درمشی

معنی کلمه درمشی در لغت نامه دهخدا

درمشی. [ دِ رَ ] ( ص نسبی ) منسوب به دِرَمشان. ( یادداشت مرحوم دهخدا از حدود العالم ). رجوع به درمشان شود.

معنی کلمه درمشی در فرهنگ فارسی

منسوب به درمشان

جملاتی از کاربرد کلمه درمشی

چو حق را درمشیت اقتضای جود سرمد شد زایجاد یدالله خلقت فیض موبد شد
حدیث نطق تو هر جا در اهتزاز آید جنین مسیج شود درمشیمه حُبلی را