درمالی. [ دَ ] ( حامص مرکب ) در اصطلاح عامیانه ، مالیدن آلت رجولیت به دهانه شرم زن یا دُبر مرد. عمل مواقعه ناقص که در آن دخول صورت نگیرد. ( از فرهنگ لغات عامیانه ). || در مواردی مانند مالیدن قطعه آتش روی سوراخ حقه وافور برای کشیدن آخرین بقایای تریاک و بست چسبانیده شده نیز بکار رود. ( از فرهنگ لغات عامیانه ).
معنی کلمه درمالی در فرهنگ فارسی
در مواردی مانند مالیدن قطع. آتش روی سوراخ حقه وافور برای کشیدن آخرین بقایای تریاک و بست چسبانیده شده نیز بکار رود مالش آلت رجولیت به دهانه شرم زن .
جملاتی از کاربرد کلمه درمالی
زود درمالید آن خورشید و ماه دست بریده به روی هم چو ماه