درخت افتاده
معنی کلمه درخت افتاده در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه درخت افتاده
«وَ أُحِیطَ بِثَمَرِهِ» تباه کردند و نیست آن میوه او و آن رز او، «فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ» بامداد کرد دست بر دست میپیچید بنفریغ، «عَلی ما أَنْفَقَ فِیها» بر آن مال که نفقه کرده بود بر آن رز خویش، «وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها» و دیوارهای آن بر بنا و درخت افتاده، «وَ یَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَداً (۴۲)» و میگفت او کاشک من با خداوند خویش انباز نگرفتمی.