معنی کلمه دربهشت در لغت نامه دهخدا
دربهشت. [ دَ ب ِ هَِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماول بخش حومه شهرستان نیشابور. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
دربهشت
دربهشت. [ دَ ب ِ هَِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماول بخش حومه شهرستان نیشابور. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
معنی کلمه دربهشت در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دربهشت
در خدمت تو برفلکیم ای ملک سرشت چون آنکه با چهارده معصوم دربهشت
خطاب میرسید که ای آدم دربهشت رو و ساکن بنشین و چنانکه خواهی میخور و می‌خسب و باهر که خواهی انس گیر «یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلامنها رغدا حیث شئتما». هر چند میگفتند او میگفت: بیت
غمین گشت جان نبی (ص) دربهشت بگریید بانوی حورا سرشت
گر نباشم من غبار آستانی گو مباش دربهشت جاودان برگ خزانی گو مباش
مرا به گلشن جنت چه می بری صائب؟ فکنده است مرا دربهشت سودایش
به روز جزا دربهشت برین تو با مادرم بود خواهی قرین
دربهشت خلد زرّین خشت دادت در بها پس خرید از تو پشیز قلب دائم ترس و بیم
شاهدش خوشتر ز غلمان زانکه غلمان دربهشت ذکر استغفار و آن الحان موسیقار داشت
حسینعلی شمسی‌پور در صبحگاه ۷ آذرماه ۱۳۶۰ روبروی دانشگاه علوم و فنون توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران کشته شد. مدفن وی دربهشت زهرای تهران قرار دارد.
دربهشت بروی دل تو باز کنند گرآستانۀ عالیش مستقر یابی
گر دربهشت جای دهندم بآخرت مقصود من ازو نبود جزلقای یار