درازان

معنی کلمه درازان در لغت نامه دهخدا

درازان. [دِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بالا خیابان بخش مرکزی شهرستان آمل ، واقع در 13هزارگزی جنوب آمل و یکهزارگزی غرب راه شوسه آمل به لاریجان با 340 تن سکنه. آب آن از تجرود هراز تأمین میشود و محصول آن برنج و مختصر غلات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

جملاتی از کاربرد کلمه درازان

در نمایشگاه خط قدیمی عربی در کتابخانه سلطنتی سابق، قباله نکاحی موجود بود که به تاریخ ۲۶۴ ه‍.ق روی پوست درازاندامی تحریر شده بود و صورت عقدنامه را به خط کوفی مرتبی نوشته بودند و گواهان با خط نسخ بسیار مغشوش زیر عقدنامه را امضاء کرده بودند و همین دلیل است که ابن مقله در خط نسخ اصلاحاتی نمود، بقسمی که برای تحریر مصحف قرآن شایسته شد.
هر درازی که از درازان داشت یافت از نعمت تو کوتاهی
به طور کل ۹۱ گونه در ۳۰ سَرده (جنس) که بیشترشان بومی آفریقا هستند را جزئی از گروه شاخ‌درازان به‌شمار می‌آورند.