درآمد ثابت {rent} [اقتصاد] در اقتصاد سنتی، مزد و بازده ذاتی از زمین و تجهیزات و انواع دارایی ها، مانند اوراق بهادار متـ . بهرۀ مالکانه
معنی کلمه درآمد ثابت در ویکی واژه
در اقتصاد سنتی، مزد و بازده ذاتی از زمین و تجهیزات و انواع داراییها، مانند اوراق بهادار
جملاتی از کاربرد کلمه درآمد ثابت
آوارگی شرایط بیخانمانی، بدون کار یا درآمد ثابت است. آوارگان معمولا در فقر زندگی میکنند و روزگار خود را با گدایی، گشتن در زبالهها، دزدی کوچک، کار موقت، یا (اگر موجود باشد) کمک دولتی سپری میکنند.
آمبروش در ابتدا از طریق مشاغلی عجیب و غریب، از جمله گورکنی و قاچاق پوست حیوانات امرار معاش میکرد و پس از آن عضو تیم هاکی حرفهایِ انجمن ورزشی اویپشت شد. او در ابتدا سرایدار آنجا بود و پس از آن دروازهبان تیم شد. هم تیمیهای آمبروش به او لقب «پلنگ سِکِی» داده بودند. آمبروش درآمد ثابتی نداشت و اولین سرقت خود را از یک اداره پست در سال ۱۹۹۳ انجام داد. پس از این سرقت موفقیتآمیز، مجموعاً به ۲۷ فقره سرقت از بانکها، دفاتر پستی و آژانسهای مسافرتی دست زد که سرانجام به دستگیری وی در ۱۹۹۹ منجر شد. در آن زمان حدوداً ۱۰۰ میلیون فورینت (معادل نیم میلیون دلار آمریکا) سرقت کرد.