در هم آویختن

معنی کلمه در هم آویختن در ویکی واژه

درهم‌آویختن
(قدیم): با یکدیگر درگیر شدن. به یکدیگر پیوستن. به یکدیگر گیر دادن. آن دو سپاه درهم آویختند. «بیغمی»

جملاتی از کاربرد کلمه در هم آویختن

در هم آویختند هر دو دغل به تمنای دستبوس و بغل
چو روح و بدن در هم آویختند چو شهد و شکر در هم آمیختند
دو کوه گران در هم آویختند دو دریا به یکدیگر آمیختند
پرستندگان در هم آویختند همی خاک بر فرق سر ریختند