دجاج

معنی کلمه دجاج در لغت نامه دهخدا

دجاج. [ دُ دِ دِ ] ( ع اِ ) ماکیان. مرغ خانگی. ج ، دُجج. ماکیان و خروس را نیز گویند. ( غیاث ). رجوع به صبح الاعشی ج 2 ص 69 شود.
- دجاج الارض ؛ ابیا. ماکیان کوهی نوک دراز.( از دزی ج 1 ص 424 ).
- دجاج بری ؛ غرغر.قرقاول. ( ناظم الاطباء ).
- دجاج قرنبیط ؛ قرقاول. ( ناظم الاطباء ).
- دجاج هندی ؛ بوقلمون. ( ناظم الاطباء ).
- ذوالدجاج ؛ لقب شاعری است. ( از ناظم الاطباء ).
دجاج. [ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ دُجاجة. ( دهار ).

معنی کلمه دجاج در فرهنگ معین

(دُ یا دَ ) [ ع . ] (اِ. ) ماکیان ، مرغ خانگی .

معنی کلمه دجاج در فرهنگ عمید

ماکیان، مرغ خانگی.

معنی کلمه دجاج در فرهنگ فارسی

ماکیان، مرغ خانگی، واحدش دجاجه است
۱ - ماکیان مرغ خانگی . ۲ - گروهه ریسمان . ۳ - عیال .

معنی کلمه دجاج در ویکی واژه

ماکیان، مرغ خانگی.

جملاتی از کاربرد کلمه دجاج

ابو دجاجه گوید از ذاالنّون شنیدم گفت که حکمت اندر معدۀ قرار نگیرد کی از طعام پر بر آمده باشد.
کشفیات جدید باعث شد که ابعاد و کیفیت تلسکوپ بهبود بیابد. نیکلاس لوییس لاسیل نقشه‌های بیشتری از موقعیت ستارگان در فضا را ارائه نمود. ویلیام هرشل نقشه گسترده‌ای از خوشه‌های سماوی و تهیه کرد و در سال ۱۷۸۱ توانست سیارهٔ اورانوس را کشف کند که اولین سیاره کشف شده توسط انسان محسوب می‌شود. در سال ۱۸۳۷ برای اولین بار فردریش بسل فاصله ستاره ۶۱ دجاجه را مشخص کرد.
همی گویند در بال دجاج نیستی هر دم نهان می آمدیم ای کاش در این فتنه چون فرخان
گر طاعتی کنی مکنش فاش نزد خلق چون بیضه‌ای نهی مکن آواز چون دجاج
دجاجی که سیمین و زرین دو بیضه نهانش به شهپر ز بدر است و بیضا
آخ ادجاجی یک کوه در لبنان است که در استان بقاع واقع شده‌است. آخ ادجاجی ۱٬۳۰۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
زمان شد دجاجی ز کوی تو کامد پر و بالش از نه سماوات علیا
انتقال للدجاج وسط دار للحبوب و انتقال للطیور فوق جو للامان
بناز در کنف عز سرمدی چندان که دورچرخ رساند سماک را به دجاج