دایره زن

معنی کلمه دایره زن در لغت نامه دهخدا

دایره زن. [ ی ِ رَ / رِ زَ ] ( نف مرکب ) که دایره زند. که حلقه بندد. که گرداگرد چیزی درآید. که چنبره زند. || که دایره نوازد. که دورویه و دف و دایره را که آلت موسیقی است بنوازش درآورد.

معنی کلمه دایره زن در فرهنگ معین

( ~. زَ ) (ص فا. ) آن که دایره نوازد.

معنی کلمه دایره زن در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه دایره نوازد دایره چی .

معنی کلمه دایره زن در ویکی واژه

آن که دایره نوازد.

جملاتی از کاربرد کلمه دایره زن

گردش جام که زد صنع ازل پرگارش سرنپیچد ز خط این دایره زنگارش
زیر این دایره زنگاری گل بود خار و عزیزی خواری
مرا بحلقه مستان زنده دل ره نیست که من ز دایره زندگی برون شده ام
یک دایره بر صفحه‌یی از سیم‌کشیدست هم نقطه ز شنگرفش و هم دایره زنگار
بهترین بخش یک سال از اجرای زنده و ضبط شده ثابت، همراه با یک شیوه زندگی لذت جویانه اثرات منفی خود را بر گروه گذاشته بود. این رفتار در طول کنسرت در لس آنجلس در سپتامبر ۱۹۹۴ به اوج خود رسید، لیام اجرای بی‌کفایتانه‌ای از خود نشان داد و اظهارات توهین آمیزی دربارهٔ آمریکایی‌ها بیان کرد. او برادرش نوئل را با دایره زنگی اش زد. این جریان به حدی نوئل را ناراحت کرد که او بلافاصله به سان فرانسیسکو رفت و برای مدتی گروه را تعطیل کرد.