( دافنة ) دافنة. [ ف ِ ن َ ] ( ع ص ) بقرة دافتةالجذم ؛ گاو دندان سوده از پیری. ( منتهی الارب ). دافنه. [ ن ِ] ( اِخ ) در اساطیر یونان نام ربةالنوعی است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
معنی کلمه دافنه در فرهنگ فارسی
نام پریی که مبدل به درخت غار شد آنگاه که آپولون میخواست بدو برسد بقره دافته الجذم
معنی کلمه دافنه در دانشنامه عمومی
دافنه (اسطوره). دافنه ( به یونانی: Δαφνη ) در اساطیر یونانی یکی از نیادها و نیمف رودخانه پینیئوس در تسالی یا لادون در آرکادیا بود که با رودخانه ها، نهرها، چشمه ها، دریاچه ها، برکه ها، چاه ها، باتلاق ها و آب شیرین مرتبط بود. او یا دختر پینیئوس و کرئوسا در تسالی بود یا دختر رود لادون در آرکادیا بود. در روایت دگردیسی ها، اثر شاعر نامدار رومی، اووید، دافنه به عنوان دختر ایزد رودخانه، پینیئوس در تسالی به شمار می رود. داستان افسانه دافنه مثالی برای سبب شناسی اساطیری به شمار می رود که به شرح کامل اینکه چرا مسائل خاص در فرهنگ ها به روشی خاص اجرا می شدند، می پردازد. نمونه های بسیاری در اساطیر یونانی به شرح مسائل مختلفی می پردازد، به طور مثال چرا مراسم و تشریفات مذهبی ویژه ای برگزار می شد یا اینکه چرا اشیاء، گیاهان و حیوانات مختلف نماد ایزدان بودند. نسخه های متفاوتی از این افسانه وجود دارد، اما روایت کلی داستان به دلیل زیبایی دافنه بود که باعث جلب توجه و شیفتگی ایزد خورشید آپولو شد. آپولو عاشقش شد و آنقدر دنبالش کرد که از فرط خستگی از پا درآمد و برای کمک به پدرش لادون و گایا التماس کرد. چنین شد که پدرش او را به درخت برگ بو تبدیل کرد. ناگهان پاهایش ریشه گرفتند و دست هایش تبدیل به شاخه های بلند و باریک گشتند. آپولو به درخت رسید و با وجود اینکه دافنه به درخت تبدیل شده بود اما هنوز شیفتهٔ او بود. آپولو درخت را از ریشه درآورد و در محل خاصی در قلبش جای داد. سپس ادعا کرد این درخت مقدس اوست و خود را با تعدادی از برگ های درخت آراسته کرد، و به همین دلیل برگ بو یکی از نمادهای ایزد آپولو به شمار می آید. دافنه همچنین عشق های دیگری همانند لئوکیپوس، پسر اوینومائوس داشت که به دلیل حسادت آپولو کشته شد. دافنه (سرده). دافنه ، برگ بویی، مازریون درختچه ای زینتی و بسیار معطر است. این درختچه دارای گل های ارغوانی متمایل به صورتی و سفید است که به صورت خوشه هایی در بین برگ های جلادار و همیشه سبز و بیضوی، ظاهر و شکوفا می شوند. فصل گل دهی اواسط زمستان تا اوایل بهار است. این درختچه برای پخش کردن بوی عطر در باغ های زمستانی بسیار مناسب است. تکثیر و ازدیاد آن بسیار آسان و از طریق کاشت قلمه های پاشنه داری است که در پاییز گرفته می شوند و همچنین می توان آن را از کاشتن بذر در پاییز یا خوابانیدن شاخه های سال قبل در بهار یا پیوند ارقام گزینش شده در بهار و تابستان نیز اضافه کرد. دافنه ها مستعد ابتلا به بیماری منقوط یا لک دار شدن هستند و حالت از ریخت افتادگی یا واپیچش و کج و کولگی حاصل از اختلالات ویروسی اند که ممکن است روی گل دهی آنها اثر سوء بگذارد. این جنس در ایران ۵ گونه گیاه درختچه ای دارد. گیاهی محبوب در اروپا است که بعضی از خانم ها از آنها برای آرایش خود استفاده می کنند. این گیاه همیشه سبز، برگ های زیبا و گل های خوشبو و معطری دارد. در صورت خوردن برگ ها یا میوه های زرد و قرمز این گیاه در ابتدا موجب استفراغ شدید، خو نریزی داخلی، کما و مرگ در انتظار خواهد بود.
معنی کلمه دافنه در دانشنامه آزاد فارسی
دافْنه (Daphne) دافْنه در اساطیر یونان، پری رودها. مادرش، گایا، او را به صورت درخت غان درآورد تا بتواند از تعقیب های عاشقش، آپولون، بگریزد. آپولون که مصمم به تصاحب او بود، از شاخه ها و برگ های او تاجی ساخت و ترکش خود را با شاخ و برگ او آراست. براساس روایتی دیگر، لئوکیپوس، فرزند اوئنومائوس پادشاه پیزا در الیس، عاشق او بود و با تغییر لباس، خود را به صورت یکی از ندیمه های او درآورد؛ اما چون هنگام آب تنی جنسیت او آشکار شد، پریان او را از پا درآوردند. پدر دافنه از ایزدان رودها بود، و در آرکادیا به نام لادون، در تسالی به پنئوس، و در لاکونیا به آموکلاس شهرت داشت.
جملاتی از کاربرد کلمه دافنه
آنتیوخوس هشتم با یک شاهدخت بطلمیوسی به نام تریفنا پیمان زناشویی بست، ولی در ۱۱۶ نابرادر و پسرعمویش آنتیوخوس نهم از تبعید بازگشت و جنگ خانگی آغاز شد. داستان بدینگونه بود که خواهر ناتنی تریفنا - کلئوپاترا - همسر آنتیوخوس نهم بود. وی را به دستور تریفنا در میان یک نمایش درام در نیایشگاه دافنه در بیرون انطاکیه کشتند، و به کین او آنتیوخوس نهم هم تریفنا را کشت. میان دو برادر جنگ درگرفت و سرانجام سوریه را این دو به دو پاره بخشکردند. تا اینکه در ۹۶ آنتیوخوس هشتم به دست وزیرش هراکلئون کشتهشد.
اولین فیلم هیچکاک در سینمای آمریکا، ربهکا با اقتباس از رمان ربهکا اثر دافنه دوموریه بود. فیلم که در سال ۱۹۴۰ اکران شد، داستان آشنایی ندیمهای جوان با بازی جون فانتین در مونت کارلو با مرد جوان ثروتمندی به نام ماکسیم دو وینتر (لارنس الیویه) است که همسرش ربهکا را به تازگی از دست دادهاست. این فیلم موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم در سیزدهمین دوره جوایز اسکار شد، تندیس به تهیهکننده فیلم دیوید سلزنیک داده شد و هیچکاک اولین نامزدی خود را برای جایزه اسکار بهترین کارگردانی دریافت کرد؛ در واقع اولین نامزدیاش از پنج بار نامزدی بهترین کارگردانی در آکادمی اسکار، برای این فیلم بود.
از این شهرک نشینان برای تشکیل دادن واحدهای فالانژ سلوکی و سواره نظام استفاده میشد، از افراد نخبه نظامی آنان نیز در هنگ نگهبانان پادشاهی استفاده میشد. بقیه ارتش سلوکی متشکل از تعداد زیادی از نیروهای بومی و مزدور بود که به عنوان نیروهای کمکی سبک خدمت میکردند. با این حال، در زمان رژه دافنه در سال ۱۶۶ پیش از میلاد، تعداد زیادی از نیروهای بومی غیر یونانی از ارتش آنتیوخوس چهارم حذف شدند. این به احتمال زیاد به دلیل اصلاحات در ارتش بود که توسط آنتیوخوس چهارم انجام شد. در زمان سلطنت وی ، آنتیوخوس چهارم ۱۵ شهر جدید ایجاد کرده بود «و این افزایش تعداد شهرها با افزایش تعداد فالانژها … در دافن بسیار آشکار است که نباید نادیده گرفته بشود».