دارسان

معنی کلمه دارسان در لغت نامه دهخدا

دارسان. ( اِخ ) دهی است از دهستان ایراندگان بخش خاش شهرستان زاهدان که در 70هزارگزی جنوب خاش و 29 هزارگزی خاور شوسه خاش به ایرانشهر واقع است. محلی کوهستانی گرمسیر مالاریایی و سکنه آن 250 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آنجا غلات ، برنج ، خرما و شغل اهالی زراعت و راه این ده مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

معنی کلمه دارسان در فرهنگستان زبان و ادب

{bonsai/ bonzai} [کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی درختان یا گیاهانی که آنها را در گلدان به نحوی هَرَس می کنند و ریشه ها و ساقه هایشان را محدود می کنند که حدود سی تا شصت سانتی متر ارتفاع داشته باشند

معنی کلمه دارسان در ویکی واژه

ویژگی درختان یا گیاهانی که آنها را در گلدان به‌نحوی هَرَس می‏کنند و ریشه‌ها و ساقه‌هایشان را محدود می‏کنند که حدود سی تا شصت سانتی‌متر ارتفاع داشته باشند.

جملاتی از کاربرد کلمه دارسان

موسیقی در قرن بیستم متحول و سازها و سبک‌های متنوعی به بازار موسیقی وارد شد. بر طبق این سبک‌های جدید، استیج‌هایی جدید نیز طراحی گردید که می‌توان به استیج صدفی و استیج خیابانی اشاره کرد. در برخی جنبه‌ها فلسفهٔ موسیقی و معماری نیز تغییر کرد و بر طبق آن، نحوهٔ اجرا و صدارسانی نیز.
فضای اجرای این سالن، مکعبی با ابعاد حدود ۲۴*۱۰*۸ می‌باشد. ظرفیت این سالن ۸۰۰ نفر بود و هنگامی که پر از حضار می‌شد، زمان واخنش آن به کمتر از یک ثانیه می‌رسید. راهرو شکل بودن هانوور باعث می‌شد تا دیواره صدا را بارها منعکس کنند و در نتیجه وضوح صدا مطلوب باشد با این حال به تراز بالایی برای صدارسانی نیاز بود. سالن هانوور مورد تأیید موسیقیدانان به نام آن زمان واقع شد.