خونساز. ( نف مرکب ) کنایه از قاتل و کشنده بی تقریب و بی تقصیر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : کسی خود جان نبرد از شیوه آن چشم خونسازت دگر قصد که داری ای جهان کشته همه نازت.وحشی ( از آنندراج ).|| اعضایی از جانور که خون در بدن جانور می سازد. رجوع به جانورشناسی عمومی ج 1 ص 177 و 188 شود.
معنی کلمه خونساز در فرهنگ فارسی
کنایه از قاتل و کشنده بی تقریب و بی تقصیر .
معنی کلمه خونساز در فرهنگستان زبان و ادب
{hematinic} [پزشکی] دارویی که تعداد گویچه های سرخ خون و مقدار هموگلوبین را افزایش می دهد
جملاتی از کاربرد کلمه خونساز
شمارش رتیکولوسیتها و روش کینتیک برای کمخونی در مراکز درمانی بزرگ در غرب بیشتر از گذشته رایج گردیده زیرا دستگاههای آزمایشگر نوین میتوانند رتیکولوسیت را هم بشمارند. شمارش رتیکولوسیت به منزله سنجش میزان خونسازی مغز استخوان یا تعداد گلبولهای قرمز جوان است.
هپاتوپانکراس به عنوان اندام ترشحی (آزادکنندهٔ برخی از آنزیمهای گوارشی)، ذخیرهکننده (چربیها و برخی از عناصر نظیر کلسیم) و خونساز دارای یک ارتباط ساختمانی و فیزیولوژیکی با لولهٔ گوارشی میباشد و در قسمت رودهٔ میانی قرار دارد.