خودکاری

معنی کلمه خودکاری در لغت نامه دهخدا

خودکاری. [ خوَدْ / خُدْ ] ( حامص مرکب ) عمل خودکار. رجوع به خودکار شود.

معنی کلمه خودکاری در فرهنگستان زبان و ادب

{automaticity} [روان شناسی] نوعی پردازش شناختی که در آن رفتارهای تمرین شده به سرعت و با تلاش اندک یا بدون توجه آگاهانه انجام می شود متـ . فرایند خودکار automatic process
{automatism} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] کیفیت خودکار بودن یا به صورت ماشینی عمل کردن

جملاتی از کاربرد کلمه خودکاری

در همه دور حسن خودکاری از برای خدا نخواهد کرد
و آن مشاهدت که یاد کرده آمد قدر او در محبت توان دانست که محب مستی است که جز به مشاهدت محبوب هشیار نشود و مستی که از مشاهدت آید وصف نتوان کرد، و هرگز هشیار نشود و این خودکاری دیگر است، همه احوال مقدمهٔ آن است و محبت نتیجهٔ او، و نتیجهٔ محبت سماع است و اندران سخن گوییم.
دوش در خواب مرا بابت خودکاری بود بت پرستی را در خدمت بت یاری بود
ابزار ترجمه‌گر گوگل توسط ترجمه‌گر گوگل پشتیبانی می‌شود که یک خدمات ترجمهٔ رایگان برخط برای ترجمهٔ بیدرنگ متون و صفحات وب است. ترجمه‌گر گوگل به کاربران اجازهٔ دریافت ترجمه‌های ماشینی بیدرنگ متونی را می‌دهد که در واسط وب آن قرار داده می‌شوند یا پیوندی از وبگاهشان ارائه می‌شود. ترجمه‌گر گوگل ترجمه‌های خودکاری را ارائه می‌کند که ترجیحاً توسط تحلیل‌های آماری به‌جای تحلیل‌های دستورمحور مرسوم تولید می‌شوند. سپس می‌توان این ترجمه‌ها را با استفاده از ابزار ترجمه‌گر گوگل ویرایش کرد.