خواب گزار

معنی کلمه خواب گزار در لغت نامه دهخدا

خواب گزار. [ خوا / خا گ ُ ] ( نف مرکب ) نائم. خوابیده. ( ناظم الاطباء ). || مُعبِّر. تعبیرخواب کننده. خواب گذار : بامداد معبری را بخواند... خوابگزاری دیگر را فرمود آوردن و این خواب را با وی بگفت. ( قابوسنامه ). || آنکه حکایت رؤیای خود کند. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه خواب گزار در فرهنگ معین

(خا. گُ ) (ص فا. ) معبر، تعبیرکننده خواب .

معنی کلمه خواب گزار در فرهنگ عمید

کسی که تعبیر خواب می کند، معبّر.

معنی کلمه خواب گزار در فرهنگ فارسی

نائم خوابیده
( صفت ) آنکه خواب را تعبیر کند معبر.

معنی کلمه خواب گزار در ویکی واژه

معبر، تعبیرکننده خواب.

جملاتی از کاربرد کلمه خواب گزار

شبگیر ز گل فاختگان بانگ برآرند گوییکه سحرگاه همی خواب گزارند
ای فرخی این قصه و این حال چه چیزست پیش ملک شرق همی خواب گزاری
وز همه نادره‌تر آنکه عطا خواست عطا تا بر خواب گزارنده گرو شد دستار