خنده دار. [ خ َ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) خنده دارنده. مضحک. مضحکه. خنده آور. ( یادداشت بخط مؤلف ) : خنده دار اینجاست که او خود زشتی کرد و توقع نیکی دارد. - خنده دار بودن ؛ مضحک بودن. موجب خنده بودن.
معنی کلمه خنده دار در فرهنگ عمید
آنچه سبب خنده شود و مردم بر آن بخندند.
معنی کلمه خنده دار در فرهنگ فارسی
( صفت ) آنچه موجب خنده باشد مضحک مقابل گریه آور .
معنی کلمه خنده دار در ویکی واژه
خندهدار باعث خنده؛ مضحک، خندهآور.
جملاتی از کاربرد کلمه خنده دار
شخصیت پردازی ال در متون اوگاریتی همیشه مطلوب نیست. اقتدار او بدون تردید است، اما گاهی اوقات مورد تهدید یا تمسخر قرار می گیرد. او در نقش ناتوانی «هم خنده دار و هم رقت انگیز» است. اما بر اساس نظریه برخی از محققان این شخصیت پردازی احتمالاً یک تفسیر نادرست از متون یافت شده است. زیرا ال روابط تکمیلی با خدایان دیگر داشت. تمامی تفاوت های ال با سایر خدایان، مربوط به عملکرد بود. به عنوان مثال، ال و بعل پادشاهان الهی بودند اما ال اجرایی بود در حالی که بعل نگهدارنده کیهان بود.
بگو تا از چه لب پرخنده داری که جان دایه از دل زنده داری
این فیلم یکی از فیلمهای اولیه کارگردان است و در واقع یک درام در مورد روابط جوانان از زبان چند زن است (فلش بک). با این حال، به عنوان آن به دست میآمد پس از آن: به یاد ماندنیترین بخش فیلم صحنهٔ خنده دار آسانسور با بازی گونار بیورستراند و اوا دالبرگ است (صحنهای که به عنوان یک نوع از اسکچ کمدی نوشته شده بود و تقریباً یک کمدی خالص). این صحنه اولین کار کمدی برگمان در فیلم شد؛ و بعدها او گفت که این صحنه او را متوجه ساخت که میتواند کمدی بنویسد (که چند سال بعد موفق آمیزتر در فیلم درسی در عشق، ۱۹۵۴، و لبخندهای یک شب تابستانی ۱۹۵۵ نشان داد، و او برای نوشتن فیلمنامههای بعدی خود در ژانر کمدی از این صحنه فیلمش الهام گرفت.
تنی پوشیده داری جان عریان لب پرخنده داری چشم گریان
نیاید زخم تیغ او فراهم برای خنده دارد گل دهان را
کانیه دربارهٔ قسمت ۵ از فصل ۱۳ گفته بود که این سریال به شدت به اعتماد نفس من ضربه زد ولی خنده دار بود.
همچو تو کی بود کی فرخنده فال مشتری مشتری فرخنده دارد دیدن رویت بفال
طلسم وحشت صبحم مپرسید از ثبات من نفس هم خنده دارد بر رخم از سست پیمانی
مردم گیومری در همه ارمنستان به تعریف کردن داستانهای خنده دار و قصه معروفند.
چو شمع از عشق جانی زنده دارد میان اشک و آتش خنده دارد
نیمی از اشعار این مجموعه مربوط به ایزدان، باشندگان متافیزیکی، غولان و دورفها است. این روایتها به شکل گفتگو و دربردارنده محتوای معمایی و ماجراهایی است که طی آن تعارض و نیرنگهای خنده دار یا اندوهبار در میان این مخلوقات را آشکار میسازد. شعرهای این دفتر در اوج خود به نابودی فرجامین دنیای ایزدان و آدمیان میانجامد. سرانجام جهان در راگناروک نابود میشود.
اگر مصرف الاسدی یک «سفر خوب» باشد مصرفکننده احساس سرخوشی میکند و اگر یک «سفر بد» باشد، مصرفکننده دچار احساسات بد میشود. تأثیرات فیزیکی اولیه انگشت شمارند و شامل سرگیجه، بیحسی، خستگی، ضعف عضلات و لرزش، رفلکسهای سریع، افزایش فشار خون، ضربان قلب و دمای بدن، آسیب دیدن مهارتهای حرکتی (اختلال تعادل)، تهوع و تشنج میشوند. مهمترین علایم فیزیکی آن قهقهههای ناگهانی است. این قهقههها ممکن است در برابر اتفاقاتی که معمولاً خنده دار نیستند؛ پیش بیاید و اغلب هم قابل کنترل نیستند.
آل باندی فروشنده کفشهای زنانهای است که زندگی مصیبت باری دارد. او از کار خود متنفر است. همسر او زنی تنبل و پسرش بسیار بی عرضه است (مخصوصاً در ارتباط برقرار کردن با دختران) و همچنین دختری با عقاید تیره و تار دارد. محوریت سریال بر روی این خانواده و ماجراهای جالب و خنده داری است که برایشان اتفاق میافتد.
بیا تا یک دهن پر خنده داریم به می جان و جهان را زنده داریم
ای مولد فرخنده دارای جهاندار امسال فراز آمده ای خوب تر از پار
دمی گرم و لبی پر خنده دارید رخی فرخ ، تنی فرخنده دارید
آرتمیس فاول و گروگانگیری با نقد و انتقادات مثبت و تحسین جهانی روبرو شد. همانطور که نیویورک تایمز، ساندی نیوز، آبزِروِرز و فروشگاه اینترنتی آمازون بسیار از این کتاب تعریف کردند، یو اِس اِی تودِی، با این که در مورد جلدهای بعدی دیدگاه مثبتی داشته، با دید بسیار منفی ای جلد نخست این مجموعه را نامناسب برای نوجوانان دانسته، اما با گذر مجموعه و مثبت شدن شخصیت آرتمیس، از آن به نام کتابی خنده دار، سرشار از فناوری و مناسب برای نوجوانان یاد شد.
کسی چون گل دهن پرخنده دارد که خود را زاین چمن برکنده دارد