خلفای اموی
معنی کلمه خلفای اموی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه خلفای اموی در ویکی واژه
نام خاندانی یک سلسله از قوم عرب که پایتخت آنها شهر شام یعنی شهر دمشق امروزی در سوریه بود. موسس امویان، خلفیه خود خوانده معاویه بود و پس از او پسرش یزید بود که به فرمان او ترادژی عاشورا با هدف نابودی خاندان پیامبر آفریده شد. تلفیق اسلام و سیاست از این دوره آغاز میگردد.
جملاتی از کاربرد کلمه خلفای اموی
ظلم و ستم فراوان نسبت به علویان موجب شد، از قرن دوم ورود به ایران را آغاز نموده و در نقاط مختلف ایران برای دعوت مردم به اسلام علوی، و تبلیغ علیه خلفای اموی و عباسی شروع به فعالیت کردند و توانستند در طی یک قرن مردم بعضی از شهرها و مناطق ایران را با علی ابن ابی طالب و فرزندانش آشنا سازند و مذهب علوی را پرورش دهند.
ابوسفیان (نام کامل:ابوحنظله صخر ابن حرب ابن امیه، مرگ: ۳۲ ه.ق) از بازرگانان معروف و بزرگان قریش در زمان محمد بن عبدالله بود. وی پدر معاویه، جد یزید بن معاویه و جد اعلای معاویه بن یزید، سه خلیفه از خلفای اموی، مشهور به خلفای بوسفیانی بود.
مروان بن حکم (از مهمترین خلفای اموی)، عثمان بن عفان (سومین خلیفه از خلفای راشدین) و ام حبیبه (همسر پیامبر) نوههای ابیالعاص بن امیه بودند.
ابراهیم بن ولید (۱۲۶-۱۲۷ ه.ق) خلیفهای از خلفای اموی بود؛ او مدت کوتاهی در سال ۷۴۴ میلادی خلافت کرد، و پس از آن از ترس رقیبان و دشمنان سیاسی، خلافت را واگذاشت؛ مروان بن محمد که اوضاع را برای بازگرداندن خلافت به موقعیت قبلی آماده دید به سمت دمشق حرکت کرد و با درگیری که در صفر سال ۱۲۷ انجام شد سپاه دمشق را شکست داد. او برای حکم و عثمان، کسانی که ولید بن یزید آنها را جانشین خود کرده بود بیعت گرفت. اما تا هنگام پیروزی او، این دو نفر که در زندان بودند کشته شدند و مردم بالاجبار با خود مروان بن محمد بیعت کردند. شاید برای اینکه بیعت او را مشروع جلوه دهند، اعلام کردند که حکم و عثمان در زندان، ضمن شعری مروان را به عنوان جانشین خود تعیین کردهاند. بدین ترتیب بود که آخرین خلیفه اموی بر سر کار آمد.
یکی از خلفای اموی چنین گفتهاست:"شیر ایرانیان را بدوشید و هنگامی که شیرشان خشک شد، خونشان را بمکید".
او روابط خوبی با خلفای اموی از عبدالملک بن مروان تا هشام بن عبدالملک داشت. او در دوران مختلف به عنوان قاضی منصوب شدهبود و ذهبی مینویسد که او عنوان امیر را داشت و زندگی مجللی داشت. به تشویق امویان، او جلسات نگارش حدیث را بنیانگذاری کرد که در آن امرا حضور داشتند. بنا بر توجیه خود او، او جلساتی را برای دیگر پژوهندگان حدیث برگزار کرد. یکی از انگیزههای نوشتن احادیث مقابله با تبلیغات ضد امویان توسط عراقیان بود. از او نقل است «ما حدیثی به طول یک وجب نقل میکنیم و [از عراق] به طول یک ذرع برمیگردد.» همچنین نقل است: «اگر به خاطر احادیثی که ما نمیدانیم و از مشرق [یعنی عراق] به سمت ما سرازیر میشوند نبود هرگز حدیثی نمینوشتم یا اجازه نمیدادم حدیثی نوشته شود.»
در آغاز سدهٔ هشتم میلادی مسلمانان بیشتر شبهجزیرهٔ ایبری را اشغال کرده و در آن ساکن شده بودند. اینها مناطقی بودند که یهودیان از دوران امپراتوری روم در آنها ساکن بودند و در زمان حاکمان مسلمان نیز چون جزء «اهل کتاب» شمرده میشدند از جایگاه ویژهای برخوردار بودند. از سوی دیگر سعهٔ نظر فرمانروایان آندلس باعث جذب بیشتر یهودیان به این مناطق شده و شهرهای ایبری در این دوران بهعنوان مکانهایی برای دانشآموزی و بازرگانی رونق یافت. با این حال شرایط زندگی یهودیان در این مناطق با گذر زمان به ویژه پس از سقوط خلفای اموی سختتر شد و با بازپسگیری ایبریا از مورهای مسلمان و ایجاد جامعهای مسیحی در آن به اوج خود رسید.
در سالهای ۶۳۴–۶۴۱ میلادی، خلافت راشدین شام را فتح کرد. شش قرن بعد، کنترل منطقه بین خلفای اموی، عباسی، فاطمی و متعاقباً سلجوقیان و ایوبیان تقسیم شد. جمعیت این منطقه طی چندین قرن آتی به شدت کاهش یافت و از حدود ۱ میلیون نفر در دوره روم و بیزانس به حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در اوایل دوره عثمانی رسید. در کنار این کاهش جمعیت، مهاجرت غیر مسلمانان، مهاجرت مسلمانان و گرایشهای محلی به اسلام، روندی پیوسته از عربی سازی و اسلامی شدن را در پی داشت.
منابع شیعی، محمد باقر را دانشمندترین فرد زمانِ خویش و بزرگترین فقیه آن روزگار میدانند که فقهای دیگر، شیعه یا سنی، شناختِ حلال و حرام را از او روایت کردهاند. قاضی نُعمان او را نخستین امامی میداند که علم را شکافت و معنای آن را آشکار کرد و دلیل آن را برخورد نرمترِ خلفای اموی در اواخر دورانشان میداند. بهنوشتهٔ قاضی نعمان شهرتِ باقر به ثقه بودن چنان بود که نقل حدیث از او — حتی مقطوع — را موصول میشمردند و بهعنوان حدیث مَرفوع میآوردند.