خطدار. [ خ َ ] ( نف مرکب ) مخطط. دارای خطوط. مرقوم. ( منتهی الارب ). - کاغذ خطدار ؛ کاغذیست که روی آن بفواصل معین خط کشیده اند تاکتابت بروی آنها بعمل آید.
معنی کلمه خطدار در فرهنگ فارسی
مخطط دارای خطوط
معنی کلمه خطدار در فرهنگستان زبان و ادب
{lineate} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با خطوطی غالباً طولی و کمابیش موازی
معنی کلمه خطدار در ویکی واژه
ویژگی سطحی با خطوطی غالباً طولی و کمابیش موازی.
جملاتی از کاربرد کلمه خطدار
سهمیگون هذلولی نوعی سطح خطدار است که دو نوع خط مولد را بر روی خود دارد. در نقاط مختلف روی این خط مولدها، جهت خط مماس بر سطح و در نتیجه جهت منحنی نرمال متغیر است، بنابراین آفست خطوط مولد سهمیگون هذلولی دیگر خط مستقیم نیستند و در نتیجه آفست سهمیگون هذلولی، سهمیگون هذلولی نیست.
یک دوری سیمین زیبا در نزدیکی ساری در استان مازندران ایران یافت شدهاست که شاهی سوار بر اسب را نشان میدهد که در حالی که به گونهٔ وارونه بر روی زین است نشستهاست، به سوی دو شیر تیر میاندازند. تاج شاهی که بر روی بشقاب نگاشته شده، همانند تاج اردشیر دوم است و بررسی پارچههای نگاشته شده در آن نشان میدهد که با «گونهٔ خطدار جدیدی که با یکسری خط خمیده که گاهی به دایره و نیمدایره نیز تبدیل میشود» و در سنگنگارهٔ اردشیر در طاق بستان هم بکار رفته همانند است. از این رو شاه روی بشقاب همان اردشیر دوم است.