(ادیان): یکی از سه صفت مهم دینی و اخلاقی: درخشش حکومت و قدرت؛ شاید فرهایزدی. خشثره یا خشتره فقط با یک اختلاف حرف ممکن بوده در زبان معیار باستان مفاهیم متفاوت داشتند ولی هنگام انتقال از زبان اصلی به فرعی این تفاوت احتمالا درک نشده است. خشثره شاید به زبان فارسی امروزی خوشسر باشد ولی معنی دومی هم دارد که «شیر پاک خورده» از آن استنباط میگردد. با تعابیری مانند ستر، کشتر، کیشتر به زبان آشوری مترادف دانسته شده است.
جملاتی از کاربرد کلمه خشثره
با اینکه نام پسر آبولیتس -هوخشثره- مشخصاً ایرانی و زرتشتی است، ولی پارهای تبار او را ایلامی انگاشتهاند.