خسه

معنی کلمه خسه در فرهنگ فارسی

خسیس شدن پست شدن

معنی کلمه خسه در ویکی واژه

(قدیم): کسی که دچار تنگی‌نفس و خس‌خس سینه می‌شد و درمانی هم نداشت. اَمد خسه. احمد خسه.

جملاتی از کاربرد کلمه خسه

چنین گنه دونا که: بوین هرزونه بگور خته نخسه آنکس بخونه}
همه سر کوفته چو مار وز بیم زیر خسها خزان به شکم
پس از حدود یک سال او به رم منتقل شد و در آنجا در دوره‌های دانشگاهی ادبیات آلمانی که توسط جوزپه آنتونیو بورخسه برگزار می‌شد، شرکت کرد.
ستیم ریم جروح است و با خسه نشتر پروش مطلق جوشش هزار چشمه خراج