خربندگی

معنی کلمه خربندگی در لغت نامه دهخدا

خربندگی. [ خ َ ب َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) عمل خربنده. حالت خربنده :
کاین چه زبونی وچه افکندگی است
کاه و گل این پیشه خربندگی است.نظامی.اگر سست رای است در بندگی
ز جان داری افتد بخربندگی.سعدی.

معنی کلمه خربندگی در فرهنگ معین

(خَ بَ دِ ) (حامص . ) ۱ - نگهبانی از خر. ۲ - کرایه دادن خر.

معنی کلمه خربندگی در فرهنگ عمید

شغل و عمل خربنده.

معنی کلمه خربندگی در فرهنگ فارسی

شغل و عمل خر بنده

معنی کلمه خربندگی در ویکی واژه

نگهبانی از خر.
کرایه دادن خر.

جملاتی از کاربرد کلمه خربندگی

بنده حلق است دنیا دار و گوید خواجه ام عاشق خربندگی جاهل ز نام مهتری است
خربندگی و آنگه از بهر خر مرده بهر گل پژمرده با خار همی‌سازد
کاین چه زبونی و چه افکندگی است؟ کاه و گل این پیشه خربندگی است
چون شهسوار فارسی خربندگی تا کی کنی ننگت نمی‌آید که خر گوید تو را خروار کش
وگر کند رای است در بندگی ز جانداری افتد به خربندگی