خبرگیری

معنی کلمه خبرگیری در لغت نامه دهخدا

خبرگیری. [ خ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) کسب اطلاع. عمل خبرگیر. || جاسوسی. عمل جاسوس.

معنی کلمه خبرگیری در فرهنگ فارسی

کسب اطلاع عمل خبر گیر

جملاتی از کاربرد کلمه خبرگیری

خواست تفتیش غم و شادی ملک به خبرگیری از آبادی ملک
در آنجا گر خبرگیری زیاری که باری در چه فکری در چه کاری
گر از حقیقت این انجمن خبرگیری همین غم است‌ که تخمیر بی‌غمی دارد