خاک برداری

معنی کلمه خاک برداری در لغت نامه دهخدا

خاک برداری.[ ب َ ] ( حامص مرکب ) خاک از زمین برداشتن. زیادی خاک محلی را بجای دیگر بردن. || گودبرداری.

معنی کلمه خاک برداری در فرهنگ عمید

برداشتن و انتقال خاک از زمین برای هموار ساختن آن.

معنی کلمه خاک برداری در فرهنگ فارسی

خاک از زمینی برداشتن زیادی خاک محلی را بجای دیگر بردن .

معنی کلمه خاک برداری در فرهنگستان زبان و ادب

{excavation} [حمل ونقل درون شهری جاده ای، حمل ونقل ریلی] برداشت خاک پس از برداشتن لایۀ نباتی تا عمق پیش بینی شده در طرح برای رسیدن به تراز احداث راه

جملاتی از کاربرد کلمه خاک برداری

من چو خاک راه گشتم در ره عشقت به جان تا مگر از روی لطف از خاک برداری مرا
اگر افتاده ای را همچو مور از خاک برداری به کیش من به است از طاعت روی زمین کردن
اگر از خاک برداری به یک پیمانه صائب را چه کم می گردد از سامان این میخانه ای ساقی؟
بسا افتاده سرمست و بسا افتاده در طاعت تو دانی تا به لطف از خاک برداری گدایان را
فسردن‌گر همه‌گوهر بود بی‌آبرو باشد بکن جهد آن قدرکز خاک برداری توکل را
خوش آن ساعت که، بر بالین خرامی، خاکساری را به باد دامنی، از خاک برداری غباری را