خاده

معنی کلمه خاده در لغت نامه دهخدا

خاده. [ دَ / دِ ] ( اِ ) چوبی باشد بلند و راست که کشتی بانان کشتی بدان رانند. || چوبی را نیز گفته اند که جاروبی بر سر آن بندند و دیوار و سقف خانه را بدان جاروب کنند. || هر چوبی که راست رسته باشد. || چوبی که دار سازند بجهت قصاص دزدان. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ) ( فرهنگ جهانگیری ) :
نصیب دوست تو هست گل ز باغ ولی
نصیب دشمن تو هست خاده از پی دار.سوزنی.گروگان خوهی سرخ و مرغول رومه
بسختی چو خاره به تیزی چو خاده.سوزنی.

معنی کلمه خاده در فرهنگ معین

(دِ ) (اِ. ) هر چوب راست و بلند.

معنی کلمه خاده در فرهنگ عمید

چوب راست و بلندی که برای دار زدن محکومان از آن استفاده می شد.

معنی کلمه خاده در فرهنگ فارسی

چوب راست وبلند، سفیدارسه ساله تاشش ساله
( اسم ) ۱ - چوبی بلند و راست که کشتی بانان بدان کشتی را رانند . ۲ - چوبی که جاروبی بر سر آن بندند و دیوار و سقف را بدان جاروب کنند. ۳ - هر چوب راست و بلند. ۴ - چوب دار (اعدام ) . ۵ - همچون سفیدار .

معنی کلمه خاده در ویکی واژه

احتمالاً از فارسی میانه xādag*. مقایسه شود با وامواؤه ایرانی خازوق در عربی، قازیق در ترکی عثمانی.
هر چوب راست و بلند.
چوب راست و بلندی که برای دار زدن محکومان از آن استفاده می‌شد.

جملاتی از کاربرد کلمه خاده

گروگان خوهی سرخ مرغوله رومه بسختی چو خاره بتیزی چو خاده