خاجی

معنی کلمه خاجی در لغت نامه دهخدا

خاجی. ( ص نسبی ) نسبت است به خاج و صلیب.

معنی کلمه خاجی در فرهنگ فارسی

نسبت است به خاج و صلیب

جملاتی از کاربرد کلمه خاجی

روح را زین جلوه شد بر قالب خاجی مکین پس چه غم داری که این شه مهدی دوران تست
ریشه‌های اعصاب خارج شده از نخاع، با هم شبکه‌های عصبی را تشکیل می‌دهند و از این شبکه‌ها (مثلاً شبکه بازویی، کمری، خاجی)تنه‌های اعصاب محیطی اعضاء و اندام‌ها به وجود می‌آیند.
خاجیان را دربار تو به از دیر مسیح حاجیان را سر کوی تو به از طرف حجاز
اگرچه معمولاً عوامل روانی بخش مهمی از عمل جنسی را تشکیل می‌دهند و می‌توانند آن را آغاز یا مهار کنند، ولی احتمالاً کارکرد مغز برای انجام آن لازم نیست، زیرا پس از قطع نخاع در بالای ناحیهٔ کمری در برخی جانوران و گاه در انسان، تحریک مناسب تناسلی می‌تواند باعث انزال شود؛ بنابراین عمل جنسی مرد ناشی از مکانیسم‌های رفلکسی غریزی است که در نخاع خاجی (ساکرال) و کمری انسجام می‌یابند و آن‌ها را می‌توان با تحریک روانی از سوی مغز یا تحریک واقعی جنسی از اندام‌های جنسی شروع کرد ولی معمولاً این دو به‌طور هم‌زمان و باهم هستند.