حس کردن
معنی کلمه حس کردن در فرهنگ فارسی
احساس کردن کنایه از فهمیدن
معنی کلمه حس کردن در ویکی واژه
sentire
جملاتی از کاربرد کلمه حس کردن
تورنس، خلاقیت را به عنوان نوعی مسئلهگشایی مد نظر قرار دادهاست. به نظر وی تفکرِ خلاقِ مختصر عبارتست از فرایند حس کردن مسائل یا کاستیهای موجود در اطلاعات، فرضیهسازی دربارهٔ حل مسائل و رفع کاستیها، ارزیابی و آزمودن فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران.
آستانهٔ تشخیص ضعیفترین محرکی است که نهتنها وجودش کشف شود بلکه نوعش نیز توسط فرد تعیین شود. یک محرک حسی میتواند شدت پیدا کند؛ مثلاً افزودن قند بیشتر به شربت باعث افزودن مزهٔ شیرینی میشود. یکی از علل مهم حس کردن شدت یک محرک، فعالیت شدید سلولهای حسی است. هر چه یک محرک قویتر باشد، سلول حسی تحریک شده با سرعت بیشتری پیام عصبی به مغز ارسال میکند. دریافت تعداد زیادی پیام عصبی در زمانی کوتاه، در مغز بهعنوان شدت محرک تفسیر میشود. اما در مورد تشخیص محرک، مسئله پیچیدهتر است. بسیاری از دانشمندان معتقدند که تشخیص نوع یک محرک، تا حدودی یک پدیدهٔ ذهنی محسوب میشود.
من لوگو را از روی یک نماد طراحی کردم؛ لوگو در نگاه اول، شبیه به دو هلال کوچک و بزرگ است، ولی در اصل دارای دو دایره کامل است. هدفم از طراحی لوگو به این شکل، نشان دادن خودم و مینارد [جیمز کینن] بود. فکر کردم که این لوگو ۳ برج میزان را با دیالوگ «تو اصلاً مرا نمیبینی» نشان میدهد. من لوگو را به آهنگ (حس کردن اینکه چیزهای زیادی برای پیشنهاد وجود دارند، ولی نامرئی هستند) ربط دادم. میلیونها نفر، هر روز از این حس رنج میبرند. تو میتوانی به مدت خیلی طولانی به چیزی خیره شوی، قبل از اینکه از دیدگاهی دیگر به آن بنگری. بصیرت و بینشی که خودت به دست میآوری، همیشه معنای بیشتری دارد… لوگوی آ پرفکت سرکل دو دایره کامل دارد؛ فقط به سختی دیده میشوند.