حریقان

معنی کلمه حریقان در لغت نامه دهخدا

حریقان. [ ح َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان کوهپایه بخش نوبران شهرستان ساوه در بیست و هشت هزارگزی شمال باختر نوبران و پانزده هزارگزی راه عمومی. کوهستان و سردسیر و دارای 605 تن سکنه شیعه ، فارسی است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات ، بنشن ، عسل ، لبنیات ، بادام ، انگور، گردو و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

معنی کلمه حریقان در ویکی واژه

بهاری
نام یکی از روستاهای قدیمی ایران ناحیه ساوه.

جملاتی از کاربرد کلمه حریقان

ای حریقان آتش شهوات وی غریقان قلزم خطرات