حروفچین

معنی کلمه حروفچین در لغت نامه دهخدا

حروف چین. [ ح ُ ] ( نف مرکب ) مُرَتِّب. در اصطلاح چاپخانه ، کسی که حرفهای سربی را یک بیک پهلوی هم چیند و صفحه کتاب فراهم سازد. کارگر چیننده حروف. مقابل کارگر فرم بند و کارگر غلطگیر.

معنی کلمه حروفچین در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) کارگر چاپخانه که حرف های سربی را برای چاپ کردن طبق نمونه می چیند که امروزه این کار توسط کامپیوتر و با برنامة خاص خود انجام می گیرد.

معنی کلمه حروفچین در فرهنگ عمید

کارگر چاپخانه که مطالب کتاب، روزنامه، و سایر مطالب نوشتنی را با حروف سربی می چیند و برای چاپ کردن آماده می سازد.

معنی کلمه حروفچین در فرهنگ فارسی

(صفت ) کارگر چاپخانه که حرفهای سربی را برای چاپ کردن طبق نمونه می چیند .

معنی کلمه حروفچین در ویکی واژه

کارگر چاپخانه که حرف‌های سربی را برای چاپ کردن طبق نمونه می‌چیند که امروزه این کار توسط کامپیوتر و با برنامة خاص خود انجام می‌گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه حروفچین

هووانِس شاهیجانیان، او تکنسین امور چاپ و سرپرست حروفچین‌های چاپخانه مدرن بود.
از ۳۱ اکتبر همان سال کادر هیئت تحریریه، حروفچینی کامپیوتری و صفحه بندی به ساختمان جدید منتقل شدند ولی بخشهای اداری، حسابداری و چاپخانه به‌طور موقت در ساختمان پیشین، واقع در خیابان جمهوری، باقی ماندند.
از اول ۱۹۴۸ میلادی آلیک در چاپخانهٔ فرانسوا ملک کرم، واقع در کوچهٔ گوهرشاد خیابان نادری (خیابان جمهوری، روبه روی هتل نادری) و با استفاده از بخش حروفچینی شخصی روزنامه به چاپ رسید.