جوگی

معنی کلمه جوگی در لغت نامه دهخدا

جوگی. ( اِ ) فرقه ای از مرتاضان هند. || پیرو طریقه جوکیان. مرتاض هندو. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه جوگی در فرهنگ معین

[ هن د . ] (اِ. ) یوگی ، مرتاض هندی .

معنی کلمه جوگی در ویکی واژه

هن د.
یوگی، مرتاض هندی.

جملاتی از کاربرد کلمه جوگی

آب‌انبار جوگی مربوط به دوره قاجار است و در جنوب شهر فردوس، محله میدان، حاشیه کمربندی مشهد ـ طبس واقع شده است. این اثر در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۸۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
چو جوگی، شعله ی آتش نشسته به خاکستر ز عشق او برهنه
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به ۹۰۲۱۰، دو مرد و نصفی، ذهن‌های مجرم، زندگی مخفی نوجوان آمریکایی، منتالیست و جوگیر اشاره کرد.
اسبی که کشند بر ورق نقاشان گر بی حرکت بود ز جوگیری نیست
شهریارا بدره عمری رایت جوگیان همی بنشان
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ بندگانی که خورشید فلک ارادت ایشانند، مقبول شواهد الهیت ایشانند، مستقر عهد دولت اسلام ایشانند. لختی صدر اول بودند صحابه مصطفی، سرهنگان درگاه خدا، انصار نبوت و رسالت، و اشراف دولت اسلام، و ملوک مقعد صدق. جوگی بآخر رسیدند، و در عالم روش سابقان پیوستند. جلال احدیت بصائر ایشان را سرمه عنایت کشید، تا بجمال نبوت و رسالت سید انبیا بینا گشتند، و بر اتّباع سنت مبارک وی کمر بستند، و بدوستی وی راست رفتند، لا جرم از حضرت نبوت این تحفه یافتند که: «واشوقاه الی لقاء اخوانی! آن صدر اول و این جوگ آخر آنند که گفت رب العزة جل جلاله: ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِینَ، و مصطفی (ص) بهر دو اشارت فرموده، و لا حقه بسابقه در رسانیده، و گفته: «مثل امتی مثل القطر، لا یدری اوله خیر ام آخره»؟