جنوبي
معنی کلمه جنوبي در لغت نامه دهخدا

جنوبي

معنی کلمه جنوبي در لغت نامه دهخدا

جنوبی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) منسوب به جنوب. || روز گرم و تابناک. ( ناظم الاطباء ) : فصل جنوبی ، هرگاه زمستان جنوبی باشد یعنی گرم و بارنده و از پس او بهار شمالی باشد یعنی سرد و خشک بیشتر زنان آبستن را بچه بیفتد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
- جنوبی طالع :
جنوبی طالعان را بیضه در آب
شمالی پیکران را دیده در خواب.نظامی.- جنوبی گرای ؛ که بجنوب گراید :
گروهی چو دریا جنوبی گرای
که بوده ست هابیلشان رهنمای.نظامی.

معنی کلمه جنوبي در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به جنوب .

معنی کلمه جنوبي در دانشنامه عمومی

جنوبی (آذربایجان). جنوبی ( به لاتین: Cənubi ) یکی از روستاهای جمهوری آذربایجان است که از توابع شهر باکو است.
جنوبی (فیلم ۱۹۴۵). جنوبی ( انگلیسی: The Southerner ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی ژان رنوار است که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد.
• زکری اسکات
• بتی فیلد
• جی. کارول نایش
• بولا بوندی
• استل تیلور
• نورمن لوید
• پرسی کیلبراید
• بلانش یورکا
• ارل هاجینز

جملاتی از کاربرد کلمه جنوبي

ارتش جنوب لبنان (به عربی: جيش لبنان الجنوبي)، همینطور شناخته شده با نام ارتش لحد یکی از گروه‌های اصلی درگیر در جنگ داخلی لبنان بود. افسران عضو این نیرو، عمدتاً از مسیحیان مارونی بودند، اما بین سربازان و درجه‌داران عضو ارتش جنوب لبنان، دروزی‌ها و شیعیان هم بودند. در طول جنگ داخلی لبنان، این نیروها متحد اصلی اسرائیل بودند و با شعار «بیرون‌کردن فلسطینی‌ها از خاک لبنان»، با نیروهای وابسته به سازمان آزادی‌بخش فلسطین و متحدان‌اش از جمله جنبش امل، حزب‌الله لبنان، حزب کمونیست سوریه و ارتش سوریه می‌جنگیدند.