جست و خیز. [ ج َ ت ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) برجستن و برخاستن. ( آنندراج ) : زمین گیری سلیم از ضعف پیری یاد ایامی که جست و خیز در صحرا به آهو یاد میدادی.سلیم ( از آنندراج ).- جست و خیز کردن ؛پای کوبی کردن. بر پای جستن. از جای بنشاط برجستن.
ورزش زورخانهای آداب و سنت ویژه خود را دارد. آداب و سننی که با پیروی از پهلوانان و دلاوران افسانهای دورهٔ باستانی و تاسی از پیشوای نخستین شیعیان و جوانمردان، خوی و منش مردانگی و افتادگی و جوانمردی را در ورزشکاران برمیانگیزد و یا نیرو میبخشد. ساختن این ویژگیهای نیکو هماهنگ است با سرودهها و داستانهایی به صورت آهنگین و به همراهی «ضرب زورخانه» که مهمترین ساز این نوع موسیقی است و برای برانگیختن ورزشکاران در هنگام ورزش از سوی «مرشد» خوانده میشود. ورزشکاران هماهنگ با موسیقی و نوای مرشد، جستوخیز میکنند و حرکات زیبای گروهی یا فردی به نمایش میگذارند.
سکس مقعدی میان یک زن و مرد، عبارت است از انجام عمل جنسی (جستوخیز) با دخول آلت تناسلی مردانه به مقعد.