جایر

معنی کلمه جایر در لغت نامه دهخدا

جایر. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به جائر شود: منتصر جایر و عایر در اقطار مهالک و اقطار مسالک آواره شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 184 ). ج ، جایرون. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه جایر در فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . جائر ] (اِفا. ) ۱ - ستمکار، ظالم . ۲ - آن که از راه حق به راه باطل میل کند.

معنی کلمه جایر در فرهنگ عمید

جورکننده، ظالم، ستمکار.

معنی کلمه جایر در فرهنگ فارسی

جورکننده، ستمکار، ظالم، جوره، جوائرواجوزه
( اسم ) ۱- ستمکار جور کننده ظالم . ۲- آنکه از راه حق براه باطل میل کند گشته از راه . ۳- ( اسم ) گرمی دل از گرسنگی و خشم . ۴- کسی که بدون رعایت قوانین موضوع. شیعه قدرت را بدست گیرد یا کسی که از چنین شخصی قبول شغلی کند. جمع جائرون .

جملاتی از کاربرد کلمه جایر

هواچرخ نوعی هواگرد با بال متحرک است. در هواچرخ، برخلاف بالگرد، نیروی موتور فقط صرف پیشراندن می‌شود و نیروی برآر در اثر جریان هوائی که به بال یا پروانه می‌وزد و آن را به گردش درمی‌آورد ایجاد می‌شود. شکل ظاهری هواچرخ بسیار شبیه به بالگرد است ولی از نظر اصول پرواز با آن تفاوت دارد. پروانه بزرگ در هواچرخ همواره در شرایط خودگردی است و به‌همین دلیل حتی اگر موتور خاموش شود هواچرخ نیروی برآر دارد و دچار واماندگی نمی‌شود. بعبارت دیگر برخلاف بالگردها، در جایروکاپتر هیچگونه گیربکسی بین موتور پیشران و ملخ هرزگرد وجود ندارد تا خلبان با غیرفعال کردن آن گیربکس فاز خودگردی را آغاز کند.
شاه جایر چو موج طوفانست زو خرابی خانه و جانست
شاه جایر ز ملک و دین تنهاست جان به انصاف طبع در تنهاست
او عضو هیئت صندوق توسعهٔ ملل متحد برای زنان بود و بعدها جایره پناهندگان نانسن را دریافت کرد.
و این نشان کمال حال وی است مر دو معنی را: یکی صدق فراستش اندر هر یک و دیگر سپردن راه سلامت و صحّت و ملامت و خلق را از خود دور کردن و به جاه ایشان مغرور ناگشتن و این حکایت دلیلی قوی است مر صحّت ملامت را که آن چنان سه پیر بزرگوار به حیلت خود را از خلق دور کردند. و امروز جملهٔ علما مر این جنس معاملت را منکرند؛ از آن که با هوی آرمیده‌اند و از طریق حق رمیده، خانهٔ امرا را قبلهٔ خود ساخته و سرای ظالمان را بیت المعمور خود گردانیده و بساط جایران را با «قابَ قوسَیْنِ أوْ ادنی (۹/النّجم)» برابر کرده؛ و هر چه خلاف این معانی بود همه را منکر شوند.
هر آینه روزی ندای اجل سماع باید کرد و مملکت و دولت را به ضرورت وداع باید نمود که بهار بی خزان و وصل بی هجران نبود و مرا عقب و خلفی نیست که بر سریر مملکت نشیند و این منصب پادشاهی را از تعرض استیلای دشمنان صیانت کند و از تزاحم خصمان و توارد مزاحمان نگاه دارد و رعایای این ممالک به مدت ملک ما در دامن امن و فراغت و خصب و رفاهیت اعتیاد و عادت گرفته اند و با تخفیف و ترفیه الف یافته و آباء و اجداد ایشان به غذای احسان پرورده شده و بنین و بنات ایشان در مهد عهد دولت ما به شیر کرم نشو و تربیت یافته اگر پادشاهی جایر بر ایشان قادر گردد و صرصر قهر بر ایشان وزد، در هاجره حادثه و حرارت حرور ظلم و ضیم، روزگار چگونه گذارند و در شبهای یلدای ظلم که آفتاب ملک من به مغرب زوال، افول نماید، چراغ فراغ چگونه افروزند؟ مخدره چون این کلمات و مقدمات بشنید، قطرات عبرات از دیده فرو بارید و باد سر از سینه برکشید و گفت:
زچشمت بر حذر باشم که چشمت چو زلف توست بر عشاق جایر
ز بس که برکه دیوارخانه دوخته چشم به چشمش از اثر آن گرفته جایرقان
لاموریس هم‌اکنون به امر آموزشِ خوانندگی و آواز در «آکادمی بل‌کانتو» در شهرهای «گراتس» و «فرونلایتن» (در استان اشتایرمارک اتریش) مشغول است و در سال ۲۰۱۲ میلادی برندهٔ جایرهٔ «شخصیت فرهنگی سال» از سوی «بنیاد فرهنگ استکهلم» شد. او تاکنون برندهٔ جوایز بیشماری در زمینه خوانندگی اپرا شده است.