جان چرخ

معنی کلمه جان چرخ در فرهنگستان زبان و ادب

{wheel web, wheel plate} [حمل ونقل ریلی] قسمت اتصال بین ِتوپی و طوقۀ چرخ در چرخ های یک تکه

معنی کلمه جان چرخ در ویکی واژه

قسمت اتصال بین‌ِتوپی و طوقۀ چرخ در چرخ‌های یک‌تکه.

جملاتی از کاربرد کلمه جان چرخ

می زنم از آه دل هر شب به گردون مشتها آتشی در جان چرخ بی مروت می کنم
دید کز بهر نثارت بودم تحفهٔ جان چرخ در چشم تواش این همه ناقابل کرد
چون صبح از جگر نفس سرد بر کشید دردم بر آمد از دل پر دود جان چرخ
چرخه چرخ ار بگردد بی‌مرادت یک نفس آتشی درزن به جان چرخ گردان همچنین
گشته بربارگه و تخت و زمان تو بجان چرخ شیدا و زمین عاشق وکیهان مفتون
در طریق کعبهٔ جان چرخ زرین کاسه را از پی دریوزه جای کاسه گردان دیده‌اند
خورشید مهر توست که در جان چرخ تافت گوهر حدیث توست که در طبع کان نشست
رفتم‌برون از جسم و جان چرخی زدم درلامکان در چرخ آرم این زمان این گنبد نه طاق را