جاثی

معنی کلمه جاثی در لغت نامه دهخدا

جاثی. ( ع ص ) نعت فاعلی از جُثُوّ و جُثی . بر زانو ایستاده. بر زانو نشسته. ( منتهی الارب ). بزانو افتاده. ( مهذب الاسماء ). بر زانو افتاده. نشسته. قاعد. ج ، جُثّی ، جِثّی.

معنی کلمه جاثی در فرهنگ عمید

=جاثی علی رکبتیه

معنی کلمه جاثی در فرهنگ فارسی

بر زانو ایستاده

معنی کلمه جاثی در فرهنگستان زبان و ادب

{Hercules, Her} [نجوم] پنجمین صورت فلکی بزرگ آسمان شمالی (northern sky ) که به شکل مردی زانوزده تصور می شود

معنی کلمه جاثی در دانشنامه آزاد فارسی

جاثی (Hercules)
(یا: زانوزده، راقص) در اخترشناسی، پنجمین صورت فلکی بزرگ در نیمکرۀ شمالی آسمان. این صورت فلکی، برخلاف اندازه اش، ستاره های چشمگیری را در خود جا نداده است. مهم ترین جزء آن بهترین نمونۀ خوشۀ کروی۱ ستاره ها در نیمکرۀ شمالی آسمان است که در فاصلۀ ۲۲,۵۰۰ سال نوری۲ از خورشید، و بین اِتاجاثی۳ و زتا جاثی۴ قرار دارد.
globular clusterlight yearEta HerculisZeta Herculis

معنی کلمه جاثی در ویکی واژه

پنجمین صورت فلکی بزرگ آسمان شمالی (northern sky) که به شکل مردی زانوزده تصور می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جاثی

«وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً» در معنی این آیت دو وجه گفته‌اند: یکی آنست که قومی کافران رسول خدای را اذی می‌نمودند چون قرآن خواندی، و او را منع میکردند از رفتن بنماز، ربّ العالمین ایشان را از وی در حجاب کرد و رسول (ص) را از چشم ایشان بپوشید تا او را نمی‌دیدند چون بیرون آمدی یا قرآن خواندی، و آن حجاب بسه آیت است از قرآن چنانک کعب گفت در تفسیر این آیت، قال: کان رسول اللَّه (ص) یستتر من المشرکین بثلث آیات، الآیة الّتی فی الکهف: «إِنَّا جَعَلْنا عَلی‌ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً»، و الآیة الّتی فی النحل: «أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ»، و الآیة الّتی فی الجاثیة: «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً». قال کعب فحدّثت بهنّ رجلا بالشّام فاسر بارض الروم فمکث فیهم ما شاء اللَّه ان یمکث ثمّ قرأ بهنّ و خرج هاربا فخرجوا فی طلبه حتّی یکونوا معه علی طریقه و لا یبصرونه.
آن کافران را همه گردن بسته و بزانوها در نشسته گرد دوزخ در نشانند، همه بهم آرند، و آن گه الاول فالاوّل بدوزخ می‌اندازند. «جِثِیًّا» ای جاثیة علی رکبهم. و قیل جماعات جماعات جمع جثوة.
در تفسیر نیشابوری، پیرامن این آیه از سوره ی جاثیه: «و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعا منه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون ».
این سوره را سه نام است: سورة الجاثیة، سورة الشریعة و سورة الدهر.
قال: من قرأ سورة حم الجاثیة، ستر اللَّه عورته و سکن روعته عند الحساب، حم محله رفع بالابتداء فیمن جعله اسم السورة، تَنْزِیلُ الْکِتابِ خبره. و من جعله قسما فالمقسم علیه تنزیل الکتاب، و من جعله لافتتاح الکلام کقولهم الا، فتنزیل الکتاب رفع بالابتداء و قوله: مِنَ اللَّهِ خبره، و المعنی القرآن کلام اللَّه العزیز فی انتقامه الحکیم فی تدبیره و لیس کما زعم المبطلون، انه شعر او کهانة او تقوّله محمد (ص) إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ یجوز ان یکون المراد فی السماوات و الارض دلائل علی الوحدانیة، و یجوز ان یکون المراد بالایات.
وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ در قرآن پنج جایست اینجا و در آل عمران یرید اللَّه الّا یجعل لهم حظّا فی الآخرة و لهم عذاب عظیم این هر دو منافقان راست. و در سوره نحل فعلیهم غضب من اللَّه و لهم عذاب عظیم مشرکان قریش راست، و در سورة نور لعنوا فی الدنیا و الآخرة و لهم عذاب عظیم قذفه عایشه صدّیقه را است، و در سورة الجاثیة هم کافران قریش راست. و مفسّران گفتند عذاب عظیم قتل و اسر است در دنیا و عذاب جاوید در عقبی قال الخلیل: العذاب ما یمنع الانسان من مراده و منه الماء العذب لأنّه یمنع من العطش، و قیل العذاب کلّ ما یعنّی الانسان و یشقّ علیه، و منه عذبة السّوط لما فیها من وجود الالم.
و از ابن عباس رضی اللّه عنه می‌آرند در تفسیر قول خدای،عزّ و جلّ: «أفَرَأیتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هَویهُ وَأضَلَّهُ اللّهَ (۲۳/الجاثیه)؛ ای إنَّ الْهَوی إلهٌ معبودٌ.»
رحمت در قرآن بر یازده وجه است: یکی بمعنی نعمت، چنان که درین آیت است، و نظیر این در سورة البقرة و در سورة النور است. وجه دوم، رحمت بمعنی دین اسلام است، چنان که در سورة الدهر گفت: یُدْخِلُ مَنْ یَشاءُ فِی رَحْمَتِهِ، یعنی فی دین الاسلام، و در سورة عسق گفت: وَ لکِنْ یُدْخِلُ مَنْ یَشاءُ فِی رَحْمَتِهِ. وجه سیوم، رحمت بمعنی جنّت، چنان که در سورة آل عمران گفت: وَ أَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَتِ اللَّهِ، یعنی جنّة اللَّه، و در آخر سورة النساء: فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِنْهُ یعنی فی الجنّة، و در آخر سورة الجاثیه: فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِی رَحْمَتِهِ یعنی فی جنّته، و در بنی اسرائیل: وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ یعنی جنّته، و در سورة البقرة: أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ یعنی جنّة اللَّه، و در سورة العنکبوت: أُولئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی یعنی من جنّتی.