جا افتادن
معنی کلمه جا افتادن در فرهنگ معین
معنی کلمه جا افتادن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه جا افتادن در ویکی واژه
در جای خود قرار گرفتن استخوان جابه جا شده.
خوب پخته شدن غذا، به ویژه آش و مانند آن.
با تجربه شدن، به کمال رسیدن.
جملاتی از کاربرد کلمه جا افتادن
حکم لشکر کش ارواح مبدل نشود تا در آن تفرقه هر کس به کجا افتادند
آوردهاند که چهار کس در راهی یک جا افتادند: اول پادشاهزادهای که آثار طهارت عرق و شرف منصب در حرکات و سکنات وی ظاهر بود و علامات اقبال و امارات دولت عرق و شرف منصب در حرکات و سکنات وی ظاهر بود و علامات اقبال و امارات دولت در افعال و اخلاق وی واضح، و استحقاق وی منزلت مملکت و رتبت سلطنت را معلوم عالمی در یک قبا و لشکری در یک بدن.
آبجوی کدر یکی از انواع آبجوهای بشکه ای است. بدین جهت آبجو نیازی به رسیدن به بلوغ(جا افتادن) در خنکی ندارد و بنابراین مقدار دی اکسید کربن کمی دارد. از آنجا که همه رسوبات و ته نشین ها در آبجو شناور هستند و در آبجو باقی می ماند، آبجو حاوی مواد مغذی و با ارزش تر از آبجوهای فیلتر شده و صنعتی مرسوم در بازار است . در واقع آبجوی کدر یک نوشیدنی تند و "خوشمزه" است.
برزنگک از آشهای محبوب در شهر بهبهان است. ترکیب این آش از موادی مانند گوشت، دنبه گوسفند، شیره خرما، نخود لپه و سرکه است. برای آماده کردن آن گوشت با پیاز داغ و دنبه سرخ شده و سپس جهت پخت به آن آب و مواد افزودنی اضافه میشود. بعد از پختن گوشت، نخود لپه، شیره خرما و سرکه به آن اضافه شده و پس از جا افتادن مصرف میشود. این آش که معمولاً در وعده صبحانه استفاده میشود بسیار مقوی است و مزهٔ شیرین و ملس دارد.