ثاوی

معنی کلمه ثاوی در لغت نامه دهخدا

ثاوی. ( ع ص ) نعت از ثواء. || فرودآینده. || اقامت دراز کننده. || مقیم : بیابانی است خالی از هر ثاوی و انیس و ویرانه ای است تهی از هر ساکن و جلیس. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 453 ).

معنی کلمه ثاوی در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. )۱ - فرودآینده . ۲ - اقامت (دراز ) کننده ، مقیم .

معنی کلمه ثاوی در فرهنگ عمید

کسی که در مکانی اقامت طولانی کند، مقیم.

معنی کلمه ثاوی در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- فرود آینده . ۲- اقامت ( دراز ) کننده مقیم .

جملاتی از کاربرد کلمه ثاوی

و انّی لعبد الضّیف ما دام ثاویا و ما فیّ الّا تیک من شیمة العبد
الی بلدة فیها هوای و منیتی الی بلدة فیها جیبی ثاویا
فَما شَجاعَةُ ثاوی دارهِ حَرَدٍ اَحَصَّ مُتِّقدُالعینَینِ رِئبالِ