تیسر

معنی کلمه تیسر در لغت نامه دهخدا

تیسر. [ ت َ ی َس ْ س ُ ] ( ع مص ) آسان شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آسان شدن کاری. ( از اقرب الموارد ) : نامه فرمودیم با رکابداری مسرع تا از آنچه ایزد عز و جل تیسر کرد... واقف شده آید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 208 ). رجوع به تیسیر شود. || سرد گردیدن روز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آماده شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آماده شدن جنگ را. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه تیسر در فرهنگ معین

(تَ یَ سُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) آسان شدن .

معنی کلمه تیسر در فرهنگ عمید

۱. آسان شدن، سهل گشتن.
۲. آماده شدن.

معنی کلمه تیسر در فرهنگ فارسی

آسان گردانیدن، سهل گشتن
۱- ( مصدر ) آسان شدن دست دادن . ۲- ( اسم ) آسانی . جمع : تیسرات .

معنی کلمه تیسر در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَیَسَّرَ: مُیسّر بود - همراه با آسانی بود
ریشه کلمه:
یسر (۴۴ بار)

معنی کلمه تیسر در ویکی واژه

آسان شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه تیسر

این روستا تقریبا در ۵۵ کیلومتری شهرستان نیکشهر قراردارد که درحاشیه های رودخانه مشهور مزنکور قرارداردودارای دورودخانه مشهور بنامهای گروگاه(گلوگاه)که از کوه مشهور هشتکوه سرچشمه می گیرد و رودخانه مزنکور که از نزدیکی‌های تنگه سرخه سرچشمه می گیرند واز روستاهایی مانند پیشپرینگ وزمین بند وکوچینگ عبور می کنند و به این روستا وپس از عبور از آن به وانان و نسپوران وتیسروک وگوروان وسپس ملوران عبور کرده و ادامه می یابد تا به دریا در زرآباد ودرک می ریزید.