تکرارپذیر [تِکرارپَذیر] [برنامهنویسی] هر شیای که دارای مقدار شمارشپذیر است؛ یا هر شیای که میتوان رویاش پیمایش کرد؛ یا هر شیای که میتوان رویاش حلقهی تکرار (foreach) زد.
جملاتی از کاربرد کلمه تکرارپذیر
قابلیت تکرارپذیری یک ماشین آزمون میتواند با استفاده از نمونههای آزمایشی که با دقت بسیار زیاد ساخته شدهاند مسیر شود.
اگر پیشبینیها بتوانند فرضیه مورد بررسی را از گزینههای ممکن دیگر تمایز دهند، به قدرت شواهد کمک میکند. به عبارت دیگر، اگر دو فرضیه پیشبینی مشابهی داشته باشند و هر دوی آنها پیشبینی را به درستی برآورده کنند، شواهدی برای اثبات یا رد هر یک از این دو فرضیه وجود ندارد. بنابراین در مرحله پیشبینی، باید پیامد مورد انتظار را همزمان پس از بیان فرضیه، قبل از شناخت نتایج آزمایش مشخص کنیم. همچنین، پروتکل آزمایش نیز باید قبل از انجام آزمایش مشخص شود. این اقدامات احتیاطی در برابر خطا و همچنین به کمک تکرارپذیری آزمایش میباشند و بر اساس قوانین و روشهای استاندارد علمی صورت میگیرند.
ویژگی های اصلی روش علمیː تکرارپذیری، پیشبینی پذیری، تجربه مِحور، نقض پذیری (قابلیتِ اِبطال)، شفافیت و صداقت، قابل مشاهده و اندازه گیری بودن است.
جدا از تنظیم ابرپارامترها، یادگیری ماشینی شامل ذخیره و سازماندهی پارامترها و نتایج، و اطمینان از بازتولیدپذیری آنها است. در نبود زیرساخت قوی برای این منظور، کد تحقیق اغلب به سرعت تکامل مییابد و جنبههای ضروری مانند حسابداری و تکرارپذیری را به خطر میاندازد. پلتفرمهای همکاری آنلاین برای یادگیری ماشین با اجازه دادن به دانشمندان برای اشتراکگذاری خودکار، سازماندهی و بحث در مورد آزمایشها، دادهها و الگوریتمها، باعث پیشرفت و بهبود الگوریتم یادگیری ماشین میشود. تکرارپذیری میتواند به ویژه برای مدلهای یادگیری عمیق دشوار باشد.
تکرارپذیری به معنای توانایی تکرار و تأیید نتایج یک پژوهش توسط سایر محققین است. برای تأیید صحت نتایج یک پژوهش، لازم است که دیگران بتوانند با استفاده از اطلاعات و روشهای ارائه شده در پژوهش، نتایج را تکرار کنند و به همان نتایج برسند. برای اطمینان از تکرارپذیری یک پژوهش علمی، اطلاعات کامل و جامعی باید درباره روشها، فرایندها و ابزارهای استفاده شده در پژوهش ارائه شود.
احتمال فراوانیگرا یا فراوانیگرایی تفسیری از احتمال است؛ که احتمال یک رویداد را به عنوان حد فراوانی نسبی آن در آزمایشهای بسیاری تعریف میکند. احتمالات را میتوان در اصل با یک فرایند عینی تکرارپذیر یافت. با این حال، استفاده مداوم از روشهای فراوانیگرا در استنتاج علمی زیر سؤال رفتهاست.
آرتیدیها را از مقاومتهای الکتریکی از جنس پلاتین، مس یا نیکل میسازند که البته پلاتین به علت داشتن دقت بالا، قابلیت تکرارپذیری فوقالعاده، خواص خطی در گستره زیادی از دماها و تغییرات زیاد مقاومت به ازای تغییرات کم دما، با اختلاف زیادی نسبت به سایر مواد کاربرد پیدا کردهاست.
خلاصه اینکه، واقعبینانه نیست انتظار داشته باشم که هر پدیدهٔ واقعی در هر زمان و با هر پژوهشگر واجد شرط قابلیت تکرارپذیر باشد. تکرارپذیری مسئلهٔ پیچیدهای است، و بهتدریج ثابت میشود که فراتحلیل ابزار ارزشمندی برای حل برخی از این پیچیدگیها است.
آشیپو همچنین به عنوان مشاور در تصمیمگیریهای مخاطره آمیز، نامطمئن و دشوار عمل میکرد. آشیپوتو برای آن دوره از تاریخ غیرمعمول بود زیرا آشیپو ادعای پیشبینی آینده را نداشت، اما بهطور منطقی به ساخت مشاوره از طریق یک فرایند تکرارپذیر و ثابت برای شناسایی ابعاد مهم مشکل، در نظر گرفتن گزینهها و جمعآوری دادهها نزدیک شد.