تکرار کردن

معنی کلمه تکرار کردن در لغت نامه دهخدا

تکرار کردن. [ ت َ / ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دوباره و مکرر کردن و دوباره و مکرر گفتن و اعاده کردن. ( ناظم الاطباء ) :
همه جهان پدرش را ستوده اند و پدر
چو من ستایش او را همی کند تکرار.فرخی.اگر سالی بر سر جمعی سخن گفتی تکرار کلام نکردی. ( گلستان ).
هرگز فرامشت نشود دفتر خلاف
با دوستان چنین که تو تکرار می کنی.سعدی.آنها که خوانده ام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار می کنم.سعدی.فقیر گرسنه تکرار چون تواند کرد
مگر بروز گدائی کند، به شب تکرار.سعدی.رجوع به تکرار و دیگر ترکیبهای آن شود.

معنی کلمه تکرار کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - دوباره کردن عملی را دو یا چند بارانجام دادن . ۲ - دوباره گفتن چند بار گفتن یک مطلب .

معنی کلمه تکرار کردن در ویکی واژه

تکرارکردن
پیش آوردن وضعی یا انجام دادن عملی بیش از یکبار. تکرار.

جملاتی از کاربرد کلمه تکرار کردن

آزمایش مایکلسون - مورلی دنبالهٔ مطالعات اولیهٔ مایکلسون در زمان دانشجویی‌اش در برلین زیر نظر هرمان فون هلمر و ولتز بود. او در سال ۱۸۸۰ در آنجا تداخل سنج مایکلسون را ساخت و در همان زمان به کمک آن آزمایش اولیه‌ای را که برای آشکارسازی اثرات حرکت زمین در اتر طراحی شده بود، پتسدام انجام داد. این آزمایش اساس آزمایشی را که هفت سال بعد انجام شد، تشکیل داد. مایکلسون پس از انتقال به کیس با مورلی آشنا شد و در سال ۱۸۸۴ آن‌ها با همکاری یکدیگر آزمایش آرمان فیزو را با موفقیت تکرار کردند. مایکلسون - مورلی به درخواست لرد ریلی که انجام دوباره آزمایش پتسدام مایکلسون را ضروری می‌دانست، آزمایش هر دوی آن‌ها را در آوریل ۱۸۸۷ آغاز کردند.