۱. ضربه ای که با دست بر سر کسی بزنند. ۲. [مجاز] تحقیر، سرزنش تحقیرآمیز.
جملاتی از کاربرد کلمه توسری
«وقتی من میگم بهدرک، تو باید بگی به درک هم بری و برنگردی. اگه من جواب بدتری دادم، تو باید بدترترشو بگی. عوض یه فحش باید صدتا فحش بدی. اگهم دستبهیقه شدیم، نباید از میدون دربری و نبایدم بخوری. اگه من یه سیلی تو گوش تو زدم، تو باید یه مشت قایم بکوبی زیر چونهٔ من. این کارارو نکنی، همیشه توسریخوری، و آدمای توسریخور بهدرد این جهنمدره نمیخورن.»
خواهی که در آن حضرت شاه ازتوسری سازد این سر که کنون داری پیش سگ دربان کش
تعدادی از کلیشهها در مورد نقشهای جنسیتی میتوانند در توجیه تجاوز نقش ایفا کنند. در مورد تجاوز مرد به زن، این کلیشهها شامل این نظرات است که: قدرت مختص مردان است در حالی که زنان به درد سکس میخورند و کالایی بیش نیستند، اینکه زنان خواهان سکس اجباری و توسری خوری هستند، و اینکه تکانهها و رفتارهای جنسی مردان غیرقابل کنترل است و باید ارضا شود. در مورد تجاوز زن به مرد، قربانی یا احتمالاً ضعیف فرض میشود یا در فرهنگهایی که مردان با پیروزیهای جنسی جایگاه کسب میکنند خوش شانس تصور میشود.