توجیه کردن

معنی کلمه توجیه کردن در لغت نامه دهخدا

توجیه کردن. [ ت َ / تُو ک َ دَ ]( مص مرکب ) موجه ساختن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || توجیه کردن کلامی را؛ تأویل کردن آن. معنی به کلمه یا کلامی دادن. معنیی به عبارت یا کلمه یا عمل کسی دادن. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ). تعبیرو تفسیر کردن. حجت و برهان آوردن. || در تداول عوام ، خرجی یا ضرری یا تاوانی را سرشکن کردن. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ). || شناسا کردن. آشنا کردن. قابل انطباق کردن فرد را با محیط، و این بیشتر در ارتش متداول است. رجوع به توجیهی شود.

معنی کلمه توجیه کردن در فرهنگ فارسی

موجه ساختن ٠ یا توجیه کردن کلامی را تاویل کردن آن ٠

معنی کلمه توجیه کردن در ویکی واژه

giustificare

جملاتی از کاربرد کلمه توجیه کردن

لشکرکشی علیه دونگ ژئو یک لشکرکشی تنبیهی بود که توسط ائتلافی از مقامات منطقه ای و جنگ‌سالاران علیه جنگ‌سالار دونگ ژئو در سال ۱۹۰ در اواخر سلسله هان شرقی آغاز شد. اعضای ائتلاف ادعا کردند که دونگ ژو قصد داشت تاج و تخت را با گروگان گرفتن امپراتور شیان و با ایجاد نفوذ قوی در دربار امپراتوری غصب کند. آنها ائتلاف خود را برای حذف دونگ ژئو از قدرت، اینگونه توجیه کردند. این کارزار منجر به تخلیه پایتخت، لوئویانگ و انتقال دربار امپراتوری به چانگ‌آن شد. این پیش‌درآمدی برای پایان سلسله هان و متعاقباً دوره سه امپراتوری بود.
فرانک و هرتز آزمایش خود را بر اساس برخورد الاستیک و غیرالاستیک بین الکترون‌ها و اتم‌های جیوه توجیه کردند. الکترون‌هایی که سرعت کمتری دارند به صورت الاستیک با اتم‌های جیوه برخورد می‌کنند. این بدین معناست که گر چه جهت الکترون‌ها پس از برخورد تغییر می‌کند اما سرعتشان بدون تغییر باقی می‌ماند. برخورد الاستیک در تصویر نشان داده شده‌است. در این تصویر طول فلش‌ها نشان دهندۀ میزان سرعت الکترون‌ها است. از آن جا که اتم‌های جیوه چند صد برابر سنگین‌تر از الکترون‌ها هستند، این برخورد تأثیری بر آن‌ها نمی‌گذارد.