توجه کردن
معنی کلمه توجه کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه توجه کردن در ویکی واژه
scorgere
جملاتی از کاربرد کلمه توجه کردن
"[...] اوایل کار عکاسی ام در دیدگاه باز و کلی، جزئیاتی را میدیدم که به کلیت موضوع مربوط بود یا آنرا تکمیل و کمال میبخشید " توجه کردن به حاشیه اتفاقات یا موضوع را میگویم " در این رابطه به فضاهای جدیدی میرسیدم با جذابیت بیشتر از اصل موضوع، حالا اسمش عکاسی واقع گرایانه، مستندنگاری یا کُپی برداری دقیق از واقعیت است یا نه، نمیدانم (خودم اسمی برای این کارها ندارم).
دل سواریست که در گاه توجه کردن جانب هر طرفی مرکب دیگر دارد
ابن عبدالوهاب با استنباط از تجربیات تلخ خود در عیینه، ضرورت یک نهاد سیاسی قوی اسلامی را برای دگرگونی وضعیت موجود اجتماعی-مذهبی و همچنین حفظ پایگاه سرزمینی وهابیت در برابر فشارهای خارجی درک کرده بود. پس از تحکیم موقعیت خود در درعیه، به حاکمان و روحانیون سایر شهرها نامه نوشت و آنها را به پذیرش آموزههای او دعوت کرد. برخی به درخواستهای او توجه کردند، برخی دیگر آن را رد کردند و او را به جهل یا جادو متهم کردند.
در این زمان مسلمانان ایرانی آغاز به پذیرفتن فرهنگ جدیدی کردن که اسلام را به عنوان بخشی از آیین ایرانیان میپذیرفت. آنان به این نکته توجه کردند که سلمان فارسی تأثیر بسیاری را بر محمد گذاشته بود. عامل دیگری که منجر گرایش ایرانیان به اسلام بود، ازدواج شهربانو با حسین فرزند خلیفهٔ چهارم بود. فرزند این دو چهارمین امام شیعیان بود. در این هنگام ایرانیان معتقد بودند که مذهب شیعه از اشرافیان ساسانی آمدهاست. این دو موضوع موجب این شد که زرتشتیان راحتتر بتوانند به دین اسلام گرایش پیدا کنند. نمونهای از آزار زرتشتیان در این زمان این بود که امویان شخصی را مأمور کردند که نابودی بناهای مقدس زرتشتیان را بدون در نظر گرفتن تعهدات رهبری کند.
نقل است که پدری و پسری پیش شیخ آمدند تا توبه کنند. شیخ فرمود که: هر که پیش ما توبه کند و توبه بشکند، وی را در دنیا و آخرت عذاب و عقوبت باشد. پس ایشان توجه کردند. اتفاق چنان افتاد که توبه بشکستند. روزی آتشی میافروختند، آتش در ایشان افتاد و هر دو بسوختند.
در نوشتههای مسیحی سدههای میانه است که با شیوه جدلی محمّد را به عنوان خارج از دین یا حتی ضدمسیح تصویر کردهاست. به نوشته نصر، آثار محققان غربی مدرن که از سده ۱۸ به بعد تألیف شدهاست دسته دیگری از آثار است که رویکردی تاریخیتر به موضوع دارند، متأثر از مکاتب فلسفی و کلامی مدرن غرب هستند و پیامبری محمّد را رد میکنند. این نوشتهها بیشتر بر جنبهها و عوامل انسانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توجه دارند نه امور دینی، اعتقادی و روحانی. تنها در اواخر سده بیستم نویسندگان غربی روشهای علمی مدرن غربی را با یکدلی نسبت به موضوع مطالعه تلفیق کردند و بهخصوص به واقعیتهای دینی و روحانی درگیر در مطالعه زندگی محمّد توجه کردند.
در بدو حال، مداح سلطان ارسلان بن طغرل سلجوقی بود. آخرالامر به سبب صفای طینت بلکه محض توفیق حضرت احدیت دست ارادت به شیخ معین الدین حموی عم شیخ سعدالدین حموی داده و پا در مرحلهٔ سلوک و مجاهده نهاده. در اندک زمانی عارج معارج عرفان وناهج مناهج ایقان گردید. غرض، جناب وی از شعرای فصیح اللسان و از فصحای عذب البیان بوده و از فنون شاعری اغلب فکر قصیده میفرموده. در موعظه و نصیحت اشعار خوشگوار دارند. در اواخر دولت سلاجقه به عالم بقا توجه کردند. از ایشان است: