توابین

معنی کلمه توابین در لغت نامه دهخدا

توابین. [ ت َ ] ( اِ )ج ِ تابین. در کتب عهد صفویه و قاجاریه این کلمه بسیار متداول است ازجمله در کتاب تذکرة الملوک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). و رجوع به تابین در همین لغت نامه و تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 8، 11، 13 - 15، 19، 20، 25، 27 - 30، 34، 46، 48، 53، 72، 75، 76، 78، 79، 82، 84، 85، 90 و خاندان نوبختی اقبال ص 61 شود.
توابین. [ ت َوْ وا ] ( اِخ ) جماعتی از مردم کوفه که با مخالفین حضرت امام حسین ساخته و در جنگ برخلاف آن حضرت شرکت کرده بودند، پس از مرگ یزید و استعفای پسرش از کرده پشیمان شده توبه کردند و نام خود را «توابین » گذاشتند و قسم خوردند که به خونخواهی آن حضرت قیام کنند. رجوع به خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال ص 61 شود.

معنی کلمه توابین در فرهنگ فارسی

جماعتی از مردم کوفه که با مخالفین حضرت امام حسین ساخته و در جنگ بر خلاف آن حضرت شرکت کرده بودند پس از مرگ یزید و استعفای پسرش از کرده خود پشیمان شده توبه کردند و نام خود را توابین گذاشتند و قسم خوردند که به خونخواهی آن حضرت قیام کنند .

معنی کلمه توابین در دانشنامه آزاد فارسی

تَوّابین
(یا: توبه کاران) جماعتی از شیعیان کوفه که پس از شهادت امام حسین (ع) در کربلا از یاری نکردن به آن حضرت نادم شدند و توبه کردند و خود را توّابین نامیدند. اینان کوفیانی بودند که بعد از مرگ معاویه و خلافت یزید، به امام حسین (ع) نامه نوشتند و او را به کوفه دعوت کردند تا بر ضد یزید با او بیعت کنند، اما هنگامی که امام به دعوت آنان راهی عراق شد، او را در برابر سپاهیان یزید تنها گذاشتند. پس از واقعۀ کربلا و ستمی که بر خاندان اهل بیت (ع) رفت، این گروه از خیانت خود سخت پشیمان شدند و از گناه خود توبه کردند. سرانجام به رهبری سلیمان بن صُرد خُزاعی در محلی به نام عین الورده بر ضد مروان بن حکم قیام کردند و سوگند خوردند که تا آخرین کس از قاتلان امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) را بکشند. اما عبیدالله بن زیاد در نبردی توابین را شکست داد، سلیمان را کشت و قیام آنان را فرو نشاند (۶۵ق). باقی ماندۀ توابین نیز به قیام مختار ثقفی پیوستند. از دیگر سران توابین می توان از مسیب بن نجبه فزاری، عبدالله بن سعد بن نفیل، عبدالله بن وال تمیمی و رفاعه بن شداد بجلی نام برد.

معنی کلمه توابین در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] توّابین، گروهی از شیعیان کوفه که در سال ۶۵ به رهبری سلیمان بن صُرَد به خونخواهی امام حسین قیام کردند و در پیکار با امویان به شهادت رسیدند.
شیعیان کوفه که امام حسین علیه السلام را برای رهبری کوفیان علیه یزید بن معاویه دعوت کرده بودند، از یاری وی در کربلا در سال ۶۱ باز ماندند.آنان خود را گناهکار دانسته از کرده خود سخت پشیمان شدند و تنها راه رستگاری و پذیرش توبه خویش را خونخواهی حسین بن علی و کشتن قاتلان او یا کشته شدن در این راه می دانستند.اینان در تاریخ به توّابین شهرت یافتند.
آثار
مورخان از دیرباز با نگارش رساله هایی درباره توّابین، اهتمام خود را به این نهضت نشان داده اند.قدیمترین مأخذ، رساله ای است به نام سلیمان بن صُرَد و عَیْن الورده نوشته ابومِخْنَف اَزْدی (متوفی ۱۷۵)، اخباری کوفه. روایات ابومخنف منبع مهم مورخان بعدی، از جمله طبری ، گردید.عبدالعزیز جَلوُدی ، صحابی امام باقر علیه السلام و از اخباریان بصره ، نیز رساله ای به نام اخبار التوّابین و عین الورده داشته است.
مراحل نهضت
نهضت توّابین را به دو دوره پنهانی و آشکار می توان تقسیم کرد:
← دوره پنهانی
...
[ویکی شیعه] توابین (توبه کنندگان) عنوان گروهی از شیعیان کوفه است که در سال ۶۵ق به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی به خونخواهی امام حسین (ع) قیام کردند و در پیکار با سپاه ابن زیاد در منطقه «عین الورده» به شهادت رسیدند.
قیام توابین نخستین قیام شیعی پس از واقعه عاشورا است که با هدف خون خواهی امام حسین(ع) و شهدای کربلا، در سال ۶۵ق صورت پذیرفت. این قیام به دست توابین در مقابله با لشکر شام و در منطقه عین الورده رخ داد.
برخی شیعیان کوفه با این که از امام حسین (ع) دعوت کردند تا با او بیعت و علیه یزید بن معاویه قیام کنند از یاری امام (ع) سر باز زدند و او را در قیام عاشورای ۶۱ق تنها گذاشتند.

معنی کلمه توابین در ویکی واژه

نخستین گروه توبه کننده شیعه پس از واقعه عاشورا در صحرای کربلا. بعد از حادثه قتل‌عام اهل‌بیت پیامبر، توابین یعنی توبه کنندگان، سر قبر امام حسین گرد آمدند و از یاری نکردن حضرت بسیار نادم و پشیمان بودند و گریه‌ها آغاز کردند.[۱]
↑ البته تاریخ ازدحام این گروه در دشت کربلا روشن نیست شاید پس از دهه‌ها

جملاتی از کاربرد کلمه توابین

وگفت: اگر توبه از بیم دوزخ یا امید بهشت می‌کنی بی‌همتی است توبه بر آن کنخدایت دوست دارد ان الله یحب التوابین.
عبیدالله والی بصره بود و یزید او را در سال ۶۰ ه.ق پس از آشفتگی اوضاع کوفه، با حفظ سمت به امارت این شهر گماشت و سرکوب قیام حسین را به او سپرد. او در سال ۶۵ه.ق نیز قیام توابین را در عراق سرکوب کرد. عبیدالله بن زیاد به سبب نقشی که در واقعه کربلا داشت، از شخصیت‌های منفور نزد شیعیان است. او از سرداران مشهور اموی بود که درسال ۵۴هجری از طرف معاویه به حکومت خراسان منصوب شد، در سال ۵۶ از آنجا معزول به حکمرانی بصره منصوب گشت، همچنین عبیدالله ابن زیاد در بصره شورش خوارج را با خشونت فراوان سرکوب کرد.
این چه اشارت است؟ دوزخ بحقیقت در تست و آن صفات ذمیمه نفس اماره است. چون نسیم صبای عنایت بر تو وزید و آتش صفات ذمیمه تو فرو مرد و نور توبه که از انوار صفت توابی است در دل تو جای گرفت فریاد بر درکات دوزخ وجود بشری افتاد که: «جزیا تائب» که تو اکنون محبوب حضرتی که «ان الله بحب التوابین و یحب المتطهرین» و محبوبان را هشت بهشت بر نتابد دوزخ تنک حوصله هفت در که چه تاب آرد؟ چنانک این ضعیف گوید بیت
عزت مصلی نژاد دربارهٔ توجیه مذهبی تجاوز می‌نویسد که اگر چه قرآن مجازاتی برای زنا مشخص می‌کند ولی در زمینه تجاوز ساکت است و روحانیون هم به ندرت حکم شرعی دربارهٔ تجاوز داده‌اند و این چراغ سبزی به پلیس و سپاهیان داده که با خیال آسوده تجاوز کنند؛ از جمله نمونه‌های آن هم می‌توان از تجاوز به پسران نوجوان در زندان توسط توابین نام برد. به‌گفتهٔ مصلی نژاد قرآن به صورت روشنی اجازه مبدل کردن زنان اسیر به برده جنسی را می‌دهد و این توجیه مذهبی تجاوز در زندان را فراهم کرده‌است: در ایران به زندانیان سیاسی به عنوان مفسد و افرادی که در حال جنگ با خدا هستند نگاه کرده، و استدلال می‌کنند که این افراد در این جنگ اسیر آن‌ها شده‌اند و بنابراین می‌توان آن‌ها را به برده جنسی خود تبدیل کرد.
بدان که خدای سبحانه و تعالی می گوید، «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین خدای پاکان را دوست دارد» و رسول (ص) گفت، «الطهور شطر الایمان پاکی یک نیمه مسلمانی است.» و نیز می گوید، «بنی الدین علی النظافه بنای مسلمانی بر پاکی است.» پس گمان مبر که این همه فضل و بزرگی پاکی راست که در تن و جامه باشد به استعمال آب، بلکه پاکی بر چهار طبقه است:
ابن زیاد پس از مرگ یزید ادعای خلافت کرد و اهل بصره و کوفه را به بیعت فراخواند ولی کوفیان دعوت او را نپذیرفتند و او را از شهر بیرون کردند. وی سپس از بیم انتقام فراری شد و مدتی به شام رفت همزمان با نهضت توابین مأموریت سرکوب توابین را یافت.
در سال ۶۵ هجری با لشکری به جنگ سلیمان بن صرد و سپاه توابین رفت و در نبرد عین الورده آنها را شکست داد.
خدای تعالی می فرماید: «ان الله یحب التوابین» یعنی «به درستی که خدا توبه کنندگان را دوست می دارد» و از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «توبه کننده، دوست خدا است و توبه کننده از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی از برای او نباشد» و حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود که «خداوند تبارک و تعالی خوشحال تر می شود به توبه بنده خود از مردی که در شب تار در بیابان مرکب و توشه خود را گم کرده باشد و ناگاه آن را بیابد» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «بدرستی که خدای تعالی دوست دارد از بندگان پرگناه خود، توبه را» و فرمود که «چون بنده، توبه نصوح و خالص کند خدا دوست می دارد آن را پس می پوشاند آن گناه را از او شخصی عرض کرد که چگونه می پوشاند؟ فرمود: آن گناه را از یاد دو ملکی که می نویسند می برد و وحی می نماید به اعضا و جوارح او و به زمین که آن گناه را در آن کرده که بپوشانید بر او گناهان او را و هیچ چیز یافت نمی شود که گواهی دهد بر او به هیچ گناهی» و فرمود که «خدای تعالی سه چیز از برای توبه کنندگان قرار داده است که اگر یکی از آنها را به جمیع اهل آسمان و زمین عطا می فرمود به سبب آن نجات می یافتند:
و گوید هر چند بیش خوری عقوبت زیادت بود و من در اصل با شهوت خویش می برنیایم اندر زیادتی در خوردن می برآیم. شرط نیست که چون شیطان مرا عاجز آورد اندر کاری اندر آن نیز که عاجز نباشم موافقت وی کنم. این هم ممکن است، اما آمده است که التایب حبیب الله و ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین، و ظاهر آن است که این درجه محبت کسی را بود که از همه توبه کند و پاک بود و آن که همی گوید که توبه از بعضی درست نیاید مگر این گوید، والا هر صغیره ای که از آن توبه نکند فرایض کفارت آن صغیره شود و آن چون نابود گردد و توبه به یک بار از معاصی دشوار بود که بتدریج بود و بدان قدر که میسر گردد ثواب یابد.